علی اکبر قربانی، قربانی صدور تروریسم رژیم
ولایتفقیه در ترکیه
مجاهد قهرمان علی اکبر قربانی در استانبول
ربوده میشود، شکنجه میشود و شهید میگردد
مجاهد شهید علی اکبر قربانی در ساعت ۴۰:۱۱دقیقه
روز 14مرداد 1371 در محله شیشلی استانبول زمانی که میخواست سوار اتومبیلش شود،
ربوده شد. دو نفر ترک با لباس پلیس به او مراجعه کرده و با نشاندادن کارت شناسایی
پلیس از وی میخواهند که برای پاسخ به چند سؤال با آنها به ادارهٴ پلیس برود. علی
اکبر قربانی که به آنها شک کرده بود شروع به سؤال کردن از آنها میکند که آنها به
او تهاجم کرده و با استفاده از مواد بیهوش کننده او را بیهوش کرده و با خود میبرند.
این تروریستها علی اکبر قربانی را به خانهیی در قسمت آسیایی استانبول منتقل میکنند
که در آنجا 5 شکنجهگر وزارت اطلاعات رژیم ایران بازجویی و شکنجه او را شروع میکنند.
طرح مشترک وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس
ربودن مجاهد قهرمان علی اکبر قربانی و بمبگذاری
خودروهای مجاهدین، عملیات مشترک وزارت اطلاعات و نیروی قدس سپاه پاسداران بود که
آنزمان موسوم بود به سپاه 5000 نیروی قدس. تصمیم آن در شورای عالی امنیت ملی رژیم
بهریاست علی اکبر هاشمی رفسنجانی و با تصویب سیدعلی خامنهای، ولیفقیه ارتجاع،
در سال 1370 گرفته شده بود.
بنا به گزارشهای دریافتی
یک مأمور نیروی سرکوبگر انتظامی که قصد اذیت و آزار و ایجاد جو رعب و وحشت بین
جوانان در شب چهار شنبه سوری در منطقه افسریه تهران را داشت توسط جوانان این منطقه
بهشدت گوشمالی داده شد و راهی بیمارستان فارابی گردید.
در تهران جوانان
مناطق مختلف از جمله تجریش، نارمک و اکباتان بهنحوی گسترده جشن چهارشنبهسوری را
برپا کردند. در منطقه نظام آباد نیز مردم همزمان با پریدن از روی آتش شعار میدادند:
«تق، تق، فشفشه، آخوند باید کشته شه»
در شهرهای رباط کریم،
اراک، ارومیه، رشت، اردبیل، اصفهان، شیراز، مشهد، کاشان، عسلویه، یاسوج، شهر کرد،
کرمانشاه، بانه، خرمآباد، سردشت و ماهشهر نیز جوانان با برافروختن آتش این جشن را
گرامی داشتند.
ساعت17 و 15دقیقه روز
سهشنبه 24اسفند در خیابان پنجم نیروی هوایی تهران؛ جوانان این منطقه با انداختن
مواد محترقه به سوی یک خودرو نیروی انتظامی قسمت جلویی آن را تخریب کردند. انفجار
مانند صدای نارنجک شدید بود.
استاندار رژیم در
تهران در وحشت از تبدیل شدن مراسم چهارشنبهسوری به اعتراضات ضدحکومتی به تهدید
متوسل شد و گفت: «نیروی انتظامی با تمامی متخلفانی که به قوانین در چهارشنبه آخر
سال دقت نکنند برخورد جدی خواهد کرد و این افراد تا پایان تعطیلات در بازداشت باقی
میمانند».
حسین هاشمی که عصر
روز یکشنبه 22اسفند با رسانههای حکومتی مصاحبه میکرد افزود: «باید خانوادهها
در این زمینه نیز دقت لازم را داشته باشند و از حوادثی که طی سالهای گذشته ایجاد
شده جلوگیری کنند».
ترانه خاطره انگیز یه جنگل ستاره داره با تصاویر قهرمانان مجاهد جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقائي
شش سال قبل در پاسخ به قیام مردم دژخیمان برای سرکوب خشم شعله ور مردم دو مجاهد قهرمان را به چوبه های دار شقاوت آویخت در یک بی دادگاه دو
دقیقه ای مجاهدین قهرمان جعفر کاظمی و محمد حاج آقائي جعفر وارد میشوند مجاهد قهرمان جعفر کاظمی برای همبندیشان تعریف کرده بود که
وارد دادگاه که شدیم در همان نگاه اول شناختیمش.
مقیسه را می گفت که در دهه شصت بازجویش بود و بارها کف پاهایش شلاق زده بود.
جعفر و حاج ممد هر دو در جلسه دادگاهشان به مقیسه یادآوری کردند که در آن ایام
با نامی مستعار شکنجه گرشان بود، مقیسه هم در پاسخ گفته بود: "قرار بود همان
موقع اعدام شوید چرا تا حالا زنده ماندید؟ اشکال نداره الان دیگه نمیذارم قسر در
برید"
مقیسهای جلاد که پرونده مجاهد قهرمان محمد علی آقائي را بدست داشت در به اصطلاح دادگاه پرونده را بو کرده و گفت بوی اشرف میدهد. بایداعدام شود. مگر آنکه در تلویزیون بگوید که جاسوس اسراییل بوده و پول از
آمریکا میگرفته و خط «نفاق» را پیش میبرده...
این مجاهد قهرمان که هفت سال در زندان مقاومت و پایداری کرده بود پدری مهربان که دژخیمان برای شکستن عزم او از هیچ آزار و اذیتی بخصوص بخاطر بیماری فرزندانش دریغ نکردند اما هیهات از تن به ظلم دادن او خود در نامه ای نوشته بود شب است و چهره میهن سیاهه نشستن در سیاهی ها گناهه
مجاهد قهرمان جعفر کاظمی مجاهد نستوهی است که در بیدادگاه و
بازجویی در پاسخ دژخیمانی که از او میخواستند به جای کلمه مجاهد از عنوان خمینی
ساخته منافق استفاده کند، شجاعانه خروشید: «من منافقین نمیشناسم، من سازمان مجاهدین
خلق میشناسم».
جعفر کاظمی، که در
اثر شدت شکنجه به بیماری سیاتیک مبتلا شده بود، از دردهای طاقتفرسا رنج میبرد.
مزدوران بهداری زندان حتی از رسیدگی به دندانهای او که در زیر شکنجه شکسته و درد و
عفونت داشت، خودداری میکردند. مجاهد قهرمان جعفر کاظمی بهخاطر دیدار با پسرش در
اشرف، دستگیر و به اعدام محکوم شده بود..
هم زمان با اربعین حسینی-۵بهمن۱۳۸۹که این دو مجاهد اعدام شدند در پیامی رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی گفتند:
سلام بر حسین
و پیشتازان اشرفنشان
قیام
مجاهدان شهید جعفر
کاظمی و محمدعلی حاج آقایی
السّلام علیک وعلی
الارواح الّتی حلّت بفنائک
سلام بر حسین و بر
روانهای مجاهدانی که در اربعین حسینی، بر آستان او سر سائیدند
پرچمداران اشرفنشان
قیام، قهرمانان مجاهد خلق، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی،
پیشتازان و پیام
آوران «جنگ صد برابر با عزم حداکثر» که یکسال در زیر حکم اعدام، هر روز و هر شب و
هر ساعت و هر دقیقه، در آمادهباش کامل، با مرگ پنجه درافکندند و سرانجام آن را با
همان رژیم مرگ گستر و مرگ بستر، با خون سرخ و جوشان درهم پیچیدند و مغلوب کردند.
فاتحان ۱۱سال و ۷سال
زندان و شکنجه، ستارگان درخشان قیام خلق… .
این است خانواده
مجاهدین… .
پس ننگ و نفرت، بر
مزدوران و خانواده و خاندان سیاسی رژیم پلید ولایت در محاصره اشرف باد، که به دریوزگی
و ارتزاق ننگین از شمر و یزید دوران، روی آوردهاند. لعنت بر سفلگان آل ابی سفیان
وآل زیاد و آل خمینی و خامنهای، قاتلان فرزندان مردم و سارقان حق حاکمیت ملت ایران.
سلام بر حسین و بر
اصحاب حسین و بر مجاهدان رکابش، در اشرف و در تهران. الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین
علیه السّلام. آنان که جانهای خود را در راه پیامبر جاودان آزادی، نثار کردند.
بار خدایا این فدیههای
عظیم را از ما و از خلق ما بپذیر، همانا که تو نسبت به احوال و روزگار ما و خلق
ما، شنوا و دانایی. ربّنا تقبّل منّا إنّک أنت السّمیع العلیم
به حکومت نامشروع
آخوندی و ولیفقیه سفّاک، «دعی بن الدعی» علی خامنهای، گفتهایم و می گوییم: بگیر،
ببند، بکش که گور خود کنی به دست خود… .
گفتهایم و تکرار میکنیم که هرگاه مقاومت کبیر میهنی و رئیسجمهور برگزیدهاش،
در عرصه ملی و بینالمللی، فرازی بالا بلند در مینوردند، رژیم پلید ولایت و دژخیمان
وزارت همراه با سفله مزدوران انجمن نجاست و وحوش جنگل شرارت، قرار از کف میدهند و
به سبعیت و کینتوزی مبادرت میکنند. بهراستی که اکنون راهحل مریم و اشرف، آنان
را به وحشت افکنده است. چارهای جز اعدام و خونریزی در داخل میهن اشغال شده و جز
انداختن گلههای وحوش مزدوران به جان اشرفیان نمییابند. بیچارگان نمیدانند که
ناخواسته بر زاد و توشه جنگ صد برابر برای سرنگونی رژیم منفور و نامشروع، میافزایند
شگفتا، مرگ، برکف داشت شمشیر؛ در این سو، زندگی،
خود بیسپر بود
شگفتا کاندران پیکار، آخر تن مرگ مسلح، محتضر
بود
سلام بر حنیف و فردین و سیاوش، بر اصغر و
مهرداد و محمدرضا، بر امیر و مهرداد و شعبان و حسین و علیرضا که شعار بیا بیا را
با گوشت و پوست و خون خود تجسم بخشیدند.
حماسه ۶ و ۷مرداد ۱۳۸۸در اشرف:
در ششم و هفتم مرداد ۱۳۸۸، وقایعی در اشرف رخ داد که جهان
را تکان داد. وقایعی که در تحولات سیاسی، تأثیر کیفی داشت و خیلی از معادلات را تغییر
داد. قبل از ششم مرداد، نزدیک به دو ماه بود که یکانهایی از پلیس عراق جلوی در اصلی
اشرف مستقر شده بودند. آنها میگفتند که میخواهند داخل قرارگاه، ایستگاه پلیس دایر
کنند. وقایع ششم و هفتم مرداد نشان داد که ایستگاه پلیس بهانه است. نیت اصلی،
متلاشی کردن اشرف و اخراج مجاهدین بوده است.
در طرف
مقابل هم مجاهدین تصمیم خودشان را گرفته بودند: مقاومت برای حفظ اشرف، تا پای جان!
گلههای وحشی و جنایتکار
دست آموز خامنهای ـ مالکی با خودروهای هاموی و آبپاش و لودر و سلاح گرم و چماق و
داس و تبر و میله آهنی و… به اشرف حمله کردند، تخریب کردند و مجاهدان بیسلاح و بیسپر
را آماج شقاوتبارترین ضربات خود قرار دادند، ۱۱مجاهد خلق را شهید کردند، صدها نفر
را مجروح و دچار نقصعضو و بیش از هزار نفر را بهشدت مصدوم کردند و ۳۶ مجاهد خلق
مصدوم و مجروح را به گروگان گرفتند و بخشی از اموال اشرفیها را تخریب کردند یا
به سرقت بردند. گروگانها تنها پس از ۷۲روز اعتصابغذا و ۷روز اعتصاب خشک در آخرین
لحظات حیات و در آستانهٴ شهادت محتوم توانستند از اسارت دژخیمان رها شده و به اشرف
بازگردند. اما آنچه هرگز برای جنایتکاران مهاجم و آمران آنها قابل تصور نبود، پایداری
و مقاومت مافوق طاقت انسانی بود که زنان و مردان اشرفی با تمام هستی خود به آن قیام
کردند و با دست خالی، تهاجم گلههای شقاوتپیشه و تا دندان مسلح را با شکست مواجه
کردند و رژیم و دولت دستنشاندهٴ مالکی را نیز در تمام دنیا افشا و مفتضح نمودند.
درهشتمین سالگرد شهادت ۱۳تن
از مجاهدان بر اثر حمله مزدوران عراقی خامنهای به قرارگاه اشرف، به شهیدان آن پایداری
بزرگ درود می فرستمبخاطر استواری اشرفیان در ۶و
۷مرداد ۸۸، نام
اشرف در جهان پرآوازه شدبا این
قهرمانیها بود که #اشرف محور همبستگی ملی ایرانیان وكانون اميد و منشأ انگيزش درمبارزه
براي آزادي و الهام بخش قيامكنندگان شد
سیاووشان ، قسمت دوم – گزیده ای از زندگینامه شهدای حماسه فروغ
ایران