ترانه خاطره انگیز یه جنگل ستاره داره با تصاویر قهرمانان مجاهد جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقائي
شش سال قبل در پاسخ به قیام مردم دژخیمان برای سرکوب خشم شعله ور مردم دو مجاهد قهرمان را به چوبه های دار شقاوت آویخت در یک بی دادگاه دو
دقیقه ای مجاهدین قهرمان جعفر کاظمی و محمد حاج آقائي جعفر وارد میشوند مجاهد قهرمان جعفر کاظمی برای همبندیشان تعریف کرده بود که
وارد دادگاه که شدیم در همان نگاه اول شناختیمش.
مقیسه را می گفت که در دهه شصت بازجویش بود و بارها کف پاهایش شلاق زده بود.
جعفر و حاج ممد هر دو در جلسه دادگاهشان به مقیسه یادآوری کردند که در آن ایام
با نامی مستعار شکنجه گرشان بود، مقیسه هم در پاسخ گفته بود: "قرار بود همان
موقع اعدام شوید چرا تا حالا زنده ماندید؟ اشکال نداره الان دیگه نمیذارم قسر در
برید"
مقیسهای جلاد که پرونده مجاهد قهرمان محمد علی آقائي را بدست داشت در به اصطلاح دادگاه پرونده را بو کرده و گفت بوی اشرف میدهد. بایداعدام شود. مگر آنکه در تلویزیون بگوید که جاسوس اسراییل بوده و پول از
آمریکا میگرفته و خط «نفاق» را پیش میبرده...
این مجاهد قهرمان که هفت سال در زندان مقاومت و پایداری کرده بود پدری مهربان که دژخیمان برای شکستن عزم او از هیچ آزار و اذیتی بخصوص بخاطر بیماری فرزندانش دریغ نکردند اما هیهات از تن به ظلم دادن او خود در نامه ای نوشته بود شب است و چهره میهن سیاهه نشستن در سیاهی ها گناهه
مجاهد قهرمان جعفر کاظمی مجاهد نستوهی است که در بیدادگاه و
بازجویی در پاسخ دژخیمانی که از او میخواستند به جای کلمه مجاهد از عنوان خمینی
ساخته منافق استفاده کند، شجاعانه خروشید: «من منافقین نمیشناسم، من سازمان مجاهدین
خلق میشناسم».
جعفر کاظمی، که در
اثر شدت شکنجه به بیماری سیاتیک مبتلا شده بود، از دردهای طاقتفرسا رنج میبرد.
مزدوران بهداری زندان حتی از رسیدگی به دندانهای او که در زیر شکنجه شکسته و درد و
عفونت داشت، خودداری میکردند. مجاهد قهرمان جعفر کاظمی بهخاطر دیدار با پسرش در
اشرف، دستگیر و به اعدام محکوم شده بود..
هم زمان با اربعین حسینی- ۵بهمن۱۳۸۹که این دو مجاهد اعدام شدند در پیامی رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی گفتند:
سلام بر حسین
و پیشتازان اشرفنشان
قیام
مجاهدان شهید جعفر
کاظمی و محمدعلی حاج آقایی
السّلام علیک وعلی
الارواح الّتی حلّت بفنائک
سلام بر حسین و بر
روانهای مجاهدانی که در اربعین حسینی، بر آستان او سر سائیدند
پرچمداران اشرفنشان
قیام، قهرمانان مجاهد خلق، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج آقایی،
پیشتازان و پیام
آوران «جنگ صد برابر با عزم حداکثر» که یکسال در زیر حکم اعدام، هر روز و هر شب و
هر ساعت و هر دقیقه، در آمادهباش کامل، با مرگ پنجه درافکندند و سرانجام آن را با
همان رژیم مرگ گستر و مرگ بستر، با خون سرخ و جوشان درهم پیچیدند و مغلوب کردند.
فاتحان ۱۱سال و ۷سال
زندان و شکنجه، ستارگان درخشان قیام خلق… .
این است خانواده
مجاهدین… .
پس ننگ و نفرت، بر
مزدوران و خانواده و خاندان سیاسی رژیم پلید ولایت در محاصره اشرف باد، که به دریوزگی
و ارتزاق ننگین از شمر و یزید دوران، روی آوردهاند. لعنت بر سفلگان آل ابی سفیان
وآل زیاد و آل خمینی و خامنهای، قاتلان فرزندان مردم و سارقان حق حاکمیت ملت ایران.
سلام بر حسین و بر
اصحاب حسین و بر مجاهدان رکابش، در اشرف و در تهران. الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین
علیه السّلام. آنان که جانهای خود را در راه پیامبر جاودان آزادی، نثار کردند.
بار خدایا این فدیههای
عظیم را از ما و از خلق ما بپذیر، همانا که تو نسبت به احوال و روزگار ما و خلق
ما، شنوا و دانایی. ربّنا تقبّل منّا إنّک أنت السّمیع العلیم
به حکومت نامشروع
آخوندی و ولیفقیه سفّاک، «دعی بن الدعی» علی خامنهای، گفتهایم و می گوییم: بگیر،
ببند، بکش که گور خود کنی به دست خود… .
گفتهایم و تکرار میکنیم که هرگاه مقاومت کبیر میهنی و رئیسجمهور برگزیدهاش،
در عرصه ملی و بینالمللی، فرازی بالا بلند در مینوردند، رژیم پلید ولایت و دژخیمان
وزارت همراه با سفله مزدوران انجمن نجاست و وحوش جنگل شرارت، قرار از کف میدهند و
به سبعیت و کینتوزی مبادرت میکنند. بهراستی که اکنون راهحل مریم و اشرف، آنان
را به وحشت افکنده است. چارهای جز اعدام و خونریزی در داخل میهن اشغال شده و جز
انداختن گلههای وحوش مزدوران به جان اشرفیان نمییابند. بیچارگان نمیدانند که
ناخواسته بر زاد و توشه جنگ صد برابر برای سرنگونی رژیم منفور و نامشروع، میافزایند
مطالب مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر