۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

ایران-کلیپ درخت پاک - اثری از شهید قهرمان مجاهد خلق یاسر حاجیان

«درخت پاک»
گذری کوتاه از میان تابلوهای باشکوه «صدق و فدا» و نگاهی گذرا به درخت پاک و رویان مجاهدین
این قطعه تصویری، آخرین اثر تلویزیونی قهرمان شهید، مجاهد خلق یاسر حاجیان است. یاسر، کارگردان و تدوین‌گر بسیاری از آثار هنری پخش شده در سیمای آزادی بود و قطعه «درخت پاک» را نیز با حضور همرزمش، قهرمان شهید، مجاهد خلق امیرحسین افضل نیا به‌مناسبت آغاز چهل وهشتمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران تهیه کرد. چند روز بعد از پایان ساخت این قطعه، قتل‌عام 10شهریور در اشرف رخ داد و امیرحسین و یاسر همراه با 50 اشرفی قهرمان دیگر، خون سرخ و جوشان خود را نثار «درخت پاک» کردند و هر یک شکوفه‌ای شدند بر شاخسار شجره طیبه مجاهدین.
در آغاز چهلمین سال تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، قطعه «درخت پاک» تقدیم می‌شود به 
کهکشان شهیدان حماسه 10شهریور در اشرف.

برای دیدن کلیپ به این لینک کلیک کنید
http://bit.ly/1NTg8wJ 

ایران-الگوی ماندگار و جاودانه در درس درخشان شهید مجاهد خلق گیتی گیوه چیان



الگوی جنگندگی و صبر و صلابت
«دلم می‌خواهد از خواهر عزیزم گیتی با همه جنگندگی، صبوری و ظرفیت و صلابت و صلاحیتهایش یاد کنم». مریم رجوی. 15شهریور 92.

 شهید مجاهد خلق گیتی گیوه چیان

زن قهرمان و دلاور و با صلابتی که سالها، هم‌چون لنگری، در سازمان مجاهدین خلق ایران، حضورش و مدیریتش، راهگشا و انگیزه بخش رزم مجاهدان و رزمندگان ارتش آزادی بود، گیتی گیوه چیان نام داشت.
او هم از نسل زنان و دخترانی بود که با پیام پیشتازان مبارزه رهایی بخش، سدها و موانع ورود و حضور زنان در عرصه‌های تعیین کننده اجتماعی را کنار زدند، در راه پرسنگلاخ رهایی زن گام برداشتند. زنانی که از الگوهایی هم‌چون فاطمه امینی و اشرف رجوی و از انقلاب مریم رهایی پیام گرفتند، و این پیام را به‌کار بستند و خود به قله‌هایی در توانمندی در زمینه‌های سیاسی، تشکیلاتی، نظامی و ایدئولوژیک تبدیل شدند.
مجاهد قهرمان گیتی گیوه‌چینیان، تا قبل از آشنایی با سازمان در سال 57، فعالیتهای سیاسی خود را در ارتباط با دانشجویان مبارز شروع کرد وبا شرکت در تظاهرات و مطالعه و شرکت در جلسات کتاب خوانی قدم در راه مبارزه برای آزادی گذاشت. او در مورد آشنایی‌اش با مجاهدین نوشته است:
«بعد از قیام و بعد از سخنرانی برادر در دانشگاه تهران در اسفند 57 با سازمان آشنا شدم. و از طریق بچه‌هایی که ارتباط داشتند شناختم بیشتر شد… با شناختی که به‌دست آورده بودم به انجمن (دانشجویان) پیوستم و نیمه وقت کارمی کردم. تابستان 58 به‌طور حرفه‌یی مشغول کار شدم».
او فعالیت خود را در صفوف میلیشیای مجاهد خلق از عضویت در تیم فروش نشریه شروع کرد و در اواسط سال 58 مسئول دانش آموزی شرق تهران شد. پس از 30خرداد وارد بخش ضداطلاعات سازمان گردید، و در اوایل سال 61 به خارج از کشور اعزام شد.
گیتی قهرمان در تمام مسئولیتهایی که به او واگذار می‌شد با تمام جدیت و توان وارد می‌شد. مسئولیتهای بسیار متنوع و پر تضاد و مشکل را با صبر و توانمندی خاص خود، به عهده می‌گرفت. از سال 62 تا سال 66 مسئولیت مجموعه آموزشی کودکان و فرزندان مجاهدین در فرانسه و بغداد و کرکوک را برعهده داشت. سپس مسئولیت قرارگاه حنیف در بغداد را در سال 66 برعهده گرفت. با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران، گیتی عرصه‌ای صعب از امور نظامی را فتح کرد و در 4عملیات بزرگ جنگید. در عملیات آفتاب در موضع فرمانده آتشبار، در نبرد چلچراغ فرمانده گردان مکانیزه، و در فروغ جاویدان فرمانده گردان پیاده و بالاخره در نبردهای دفاعی مروارید فرماندهی محور چهارم را به عهده داشت.
او در سال 71 ریاست ستاد تخصصی ارتش آزادیبخش را برعهده گرفت. مسئولیتهای بعدی او فرماندهی ضداطلاعات ارتش آزایبخش ملی ایران بود.
مجاهد قهرمان گیتی گیوه چیان در حالی که عضو ارشد شورای رهبری بود، در هر رده و در هر سمتی که قرار می‌گرفت حداکثر مایه‌گذاری و سخت‌کوشی و توان خود را بارز می‌کرد. حضور و نقش او در حل و فصل بغرنج‌ترین مسئولیتهایی که برعهده می‌گرفت، بر افسانه ناتوانی زن مهر باطل می‌زند.
این میزان از مسئولیت‌پذیری و صلابت در برخورد با مشکلات و حل و فصل آن، به‌ویژه در دهه 80 و در دوران پایداری پرشکوه اشرفیان، الگوی صبر و استقامت برای تمام همرزمانش بود.
آخرین کلماتش، باز هم از همان عزم و اراده و صلابت حکایت دارد:
«در شب قدر مولای متقیان علی (ع) قدر خودم را رقم می‌زنم و متعهد می‌شوم که من مجاهد اشرفی، به ‌پشتوانه خون شهدای سرفراز مجاهدین، به‌پشتوانه 48سال تاریخچه بی‌نظیر فدا و صداقت سازمان، به پشتوانه رهبری ذیصلاح یعنی رهبری عقیدتی ضد ظلم و استثمار و ارتجاع… متعهد می‌شوم که تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس در مسیر علی (ع) که پرچمدار آن خواهر مریم و برادر هستند، بجنگم و همواره یک مجاهد بدهکار و شکرگزار و تمام‌عیار در تمام صحنه‌های نبرد این دوران باشم و از هیچ چیزی فروگذار نکنم».

ایران-پيام جمعي از زندانيان سياسي زندان گوهردشت كرج در سالگرد دهم شهريور ١٣٩٢ ( حمله جنايتكارانه به اشرفيان )

واقعه سخت هولناك بود..... هرلحظه شهيدى درخون مى غلطيد،بى سلاح وبا دستانى بسته.... در عملى بى ترديد جنايتكارانه ومصداق بارزقتل عام ...!!! دليل ايستادگى ومقاومتشان راشايد آنموقع كسى نميدانست، گويىا تنها ندايى دروجودشان آنهارابه ايستادگى واستقامت فرا ميخواند، همانگونه كه پيامبرشان را .... فاستقم كمآ امرت .. و دنياهم بهت زده اين صحنه ها را نظاره ميكرد....و هم على مايفعلون باالمومنين شهود ....!!!! تا ازخانه وحقشان در برابرزور، ستم ، خيانت وگلوله حتى بادستان بسته ،با خونشان دفاع كنند .... تا شايد اين پيام را با خونشان به جهانيان بفهمانند كه تنها راه نجات " مقاومتى است تا پاى جان " وهيچ راه ميان بر و گريزى از آن نيست ، يا تمام قد مى ايستند واز حقوقشان تا پاى جان دفاع ميكنند ويا با اكراه از آن سرباز مى زند و "برندهاي" مختلف گفتگو و مذاكره و خلاصه مماشات را بر مى گزينند و لاجرم هر روز بند هاى اجحاف و ستم و تجاوز را بر گرده هايشان تنگتر احساس ميكنند....ولو اينكه اسمش را پذيرفتنى تَر انتخاب كرده" هزينه -فايده "، " برد-برد "يا " احترام متقابل " وغيره بگذارند....!!!

ایران-پيام جمعي از زندانيان سياسي زندان گوهردشت كرج در سالگرد دهم شهريور ١٣٩٢ ( حمله جنايتكارانه به اشرفيان )

راه مبارزه قبلا گشوده شده بود وحال گوييا اين ٥٢ شهيد مى خواستند درس ايستادگى و مقاومت را هم به جهانيان بياموزند ...!!!!ا البته اكنون كه ٢ سال از آن حماسه مقاومت فاصله گرفته ايم ، آنچه را آنها در همان لحظه واز نزديك مى ديدند ، تا حدودى در دو سطح جهانى و منطقه ايى شاهديم ، بخصوص در سطح منطقه ايى بارقه هاى ايستادگى و مقاومت را در هيّئت ائتلاف هاى منطقه اي هر روز جديتر مى ببينيم كه نبايد چندان دل به امريكا وغرب و.... ببندند و بايد خود دست بكار شوند ، يعنى همان شعار " كس نخارد پشت من ..." واينكه : اناني كه يك " مبارزه " و "آزادى" ساده و ارزان را انتظار ميكشند،هيچ سپيده دمى براميدشان متصورنيست ...!!! و حال امروز مى ببينيم كه مالكي و ديگر مزدوران ولايت فَقِيه كه عوامل اصلى آن قتل عام بودند، متهمان اصلى بسيارى مفاسدوجنايات ديگر هم هستتد واين همان چيزي است كه آن ٥٢ اخگر فروزان با ايستادگى و شهادتشان فرياد زدندوامروز مطالبه همه مردم ايران و عراق وسراسر منطقه است ...
سلام بر آنان بدانچه كه بر آن استقامت ورزيدند .... كه اين سنت و قانون مبارزه بوده وهست و هم ازاينرو خداوند هم همين وعده را ميدهد كه : أنى جزئتهم اليوم بما صبروا ،انهم هم الفائزون
راه و يادشان گرامي باد
پا ورقى :
١- "فاسقم كمآ امرت ":خطاب به پيامبر، بر آنچه كه امر شده اي استقامت كن .... هود / ١١٢
٢- "و هم على مايفعلون بالمؤمنين شهود" وآنها شاهد بودند كه با مؤمنان چه ميكردند البروج /٧
٣- "انى جزيتهم اليوم بما صبروا انهم هم الفائزون " امروز اجر ايستادگى را خواهم داد مؤمنون /١١١

جمعي از زندانيان سياسي زندان رجايي شهر ( گوهردشت كرج ) – شهريور ۱۳۹۴

۱۳۹۴ شهریور ۸, یکشنبه

ایران- اسطوره اشرف از سیمای آزادی

اسطوره اشرفدو سال پس از آن سحرگاه خونین، یک سال پس از قتل‌عام شقاوت‌بار 52 قهرمان اشرفی و گروگانگیری7تن دیگر، نیازی به یادآوری آنچه آن روز گذشت، نیست؛ همه بیش و کم از آن خبر دارند. اما بسیار ضروری است که ببینیم دشمن ضدبشری چرا به آن جنایت شنیع دست زد؟ چه اهدافی را دنبال می‌کرد؟ و آیا به اهداف خود رسید ؟  این واقعه که سرکردگان رژیم آن را راهبردی تلقی کردند، چه پیامدها داشت و چه تأثیری بر روند تحولات گذاشت؟ و سرانجام پس از یک سال از این واقعه مجاهدین و مقاومت ایران در کجا و رژیم آخوندی در چه نقطه و در چه موقعیتی است


تقریباً بلافاصله پس از قتل‌عام دهم شهریور، بالاترین سرکردگان رژیم، از سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی سرکرده نیروی تروریستی قدس، تا پاسدار نقدی سرکرده بسیج آخوندی، تا پاسدار سلامی، جانشین سرکرده سپاه پاسداران تا آخوند علوی وزیر اطلاعات رژیم و سایرین… یکی پس از دیگری به صحنه آمدند و بر اهمیت و ویژگی راهبردی واقعه اشرف تأکید کردند و آن را مهمتر از عملیات فروغ جاویدان، یا به قول خودشان عملیات مرصاد شمردند و بار دیگر به خود وعده دادند که کار مجاهدین تمام است. 
قتل‌عام اشرف، از جهات مختلف، یادآور قتل‌عام 30 هزار زندانی سیاسی در سال67 است؛ مهمتر از همه این‌که علت کشتار67، خوردن زهر آتش‌بس توسط خمینی بود. روح پلید شیطان به‌خوبی دریافته بود که تنها با شوکی به بزرگی قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی، می‌تواند رژیمش را از آن مهلکه برهاند. 
خامنه‌ای پلید نیز در آستانه خوردن زهر هسته‌یی، با الگوبرداری از خمینی، درصدد برآمد با قتل‌عامی دیگر، از این گردنه عبور کند، همزمانی این واقعه با برانگیختگی جهانی علیه کشتار شیمیایی دیکتاتور دست‌نشانده رژیم در سوریه و اقدام نظامی بین‌المللی که در آن مقطع، قطعی می‌نمود؛ همچنین اوجگیری قیام مردمی در عراق علیه مالکی، بر ضرورت و فوریت جنایتی که ولی‌فقیه در اشرف مد نظر داشت، ضریب می‌زد؛ به‌ویژه که او حساب کرده بود، با این کشتار و با این تیر، به ‌گمان خود، چند نشان بزند و مهمتر از همه مجاهدین را کمرشکن کند و از دور خارج سازد و به این ترتیب از کمند تنها نیروی هماورد خود، که منشأ اصلی خیزشها در داخل کشور و منبع الهام و انگیزه مردم عراق و منطقه می‌باشد، رهایی یابد. به عبارت دیگر، قتل‌عام جنایتکارانه اشرف، به‌رغم آنچه می‌نمود، در عمق، تدافع هراسناک رژیم در مواجهه با چشم‌انداز سرنگونی بود و ذوق‌زدگی آخوند ـ دژخیمان حاکم و جست و خیز و پایکوبی نفرت‌انگیز آنها، گویای همین محاسبه عجولانه بود. اما دیری نپایید که تمام آن حساب و کتابهای جنایتکارانه که رژیم از چند ماه پیش از آن به تدارک سیاسی ـ تبلیغاتی آن پرداخته بود، تماماً معکوس از آب درآمد. 
اکنون با گذشت یک سال، پس از درخشش خیره‌کننده کهکشان «هزار اشرف»، پس از به صحنه آمدن و ظهور و بلوغ بیش از 300 انجمن و تشکل هواداران مجاهدین در اروپا و آمریکا، پس از تبدیل زندانهای سیاسی به کانونهای شورشی فعال که رژیم با سرکوب جنایتکارانه بند 350 اوین، با اعدامهای جمعی بلاوقفه و به‌خصوص با اعدام جنایتکارانه مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی تلاش کرد با آن مقابله کند، پس از زنجیره‌یی از کنفرانس‌های مقاومت ایران در کشورهای مختلف اروپا و آمریکا که هر کدام در نوع خود حادثه‌یی و تحولی شگرف محسوب می‌شود، همه و همه جهش و درخشش بی‌مانند مجاهدین و مقاومت ایران را، هم به‌لحاظ اجتماعی و هم به‌لحاظ سیاسی به‌نمایش می‌گذارد و ارتقای موقعیت آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت و انسجام و استحکام آن را، بیش از هر زمان دیگر، بارز و برجسته می‌سازد. 
شقاوت دشمن در آن جنایت بزرگ و پاکبازی قهرمانان به خون خفته‌اش، نه تنها مردم ایران، بلکه مردم منطقه و همه وجدانهای بیدار در سراسر جهان را تکان داد. مردم ایران بار دیگر به عینه دیدند که چه کسانی و تا کجا بر سر پیمان آزادی ایستاده‌اند و خامنه‌ای و پسمانده‌های خمینی تهدید رژیم منحوسشان را در کدام طرف می‌بینند. 
جهانیان نیز دیدند که قلب تپنده پایداری در برابر استبداد دینی و پادزهر بنیادگرایی در کجا می‌تپد و برجسته‌ترین اندیشمندان سیاسی اذعان کردند که جهان امروز، نیازمند مجاهدین و الگوی اشرف است و اگر اشرفی در کار نبود، ما باید کمک می‌کردیم که نه یک اشرف، بلکه ده اشرف ساخته شود؛ بینه‌یی بر صحت و حقانیت شعار هزار اشرف! 
از سوی دیگر، رژیم، نه در داخل خود و نه در عراق و سوریه، به هیچ‌یک از آنچه که می‌خواست، دست نیافت. امروز هر کس می‌تواند ببیند که شقه و تشتت در این رژیم زهر خورده، به نهایت خود رسیده، تاآنجا که باندهای رقیب یکدیگر را به جهنم حواله می‌دهند و به حذف فیزیکی تهدید می‌کنند. 
در عراق، با اوجگیری قیام مردم و عشایر، دیکتاتور دست‌نشانده ولی‌فقیه ساقط گردید و همه سرمایه‌گذاری رژیم بر باد رفت و با فرو ریختن خاکریز عراق، رژیم آخوندی یک ضربه استراتژیک و غیرقابل جبران دریافت کرده، ضربه‌یی که به‌زودی و خواه ناخواه دیکتاتور خون‌آشام دمشق را نیز به همان سرنوشت مالکی دچار خواهد کرد؛ ضربه‌یی که جبهه منطقه‌یی رژیم را متلاشی کرده و آثار آن تا لبنان و فلسطین و سراسر منطقه را در خواهد نوردید. 
به این ترتیب، سحرگاه خونین 10شهریور اشرف، به‌راستی واجد آثار و پیامدهای عمیق استراتژیک است، اما درست در جهت معکوس آنچه ولی‌فقیه جنایتکار می‌پنداشت؛ اشرف، از یک قطعه خاک، به پرچم هماره افراشته یک مبارزه بلاوقفه با دیکتاتوری، به تجسم آرمان آزادیخواهانه یک ملت و به اسطوره فناناپذیر یک انقلاب تبدیل شد. بذر خجسته و فزاینده‌یی که از آن دهها اشرف دیگر رویید و هم‌چنان می‌روید و می‌شکفد و «هزار اشرف» را به واقعیتی محض تبدیل کرده است
.

۱۳۹۴ شهریور ۷, شنبه

ایران-کهکشان اشرف-سروده زیبا ازاحمد شاملوشاعر جاودانه دروصف شهیدان کهشکان زهره


برای عاشق ترین زندگان
من  برگ را سرودی کردم سر سبزتر ز بیشه
من  موج را را سرودی کردم  پر نبض تر ز انسان
من عشق را سرودی کردم
 پر طبل تر ز مرگ سر سبز تر ز جنگل
من  برگ را سرودی کردم پر طبش تر از دل دریا

من  موج را سرودی کردم پر طبل تر از حیات

۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

ایران-یادنامه کهکشان اشرف-چندین کلیپ ترانه و سروده زیبا

سروده زيباي الگوي ماندگار

ابليسيان شب زده در اين خيال خام
افتاده اند اشرفيان در حصار و دام
دزدانه با رذالت تاريخ امدند
.....
سردارهاي رزم يكايك بر آمدند
چون شيرهاي شرزه كه از بيشه و كنام
تا بر كنند ريشه اين صبح بادوام
يك زن كه از سلاله سيمرغ بود مهر از خون خود دميد و گرفت از شب انتقام
......
خواهد شكفت از دل خونت زهر گذرفريادهاي شعله ور شورش و قيام

https://www.facebook.com/sarvi.farahi/videos/1449426772013520/

ترانه زيباي جاودانه


دست خون ريز ستم به عبث مي كوشد هر شب اين دشت عزيز رخت نو مي پوشد 
بي گمان از دل خاك لاله ها خواهند رست خون اون لاله كه ريخت اين چنين مي جوشد

خون فشان ستاره باران خاك اشرف از شهيدان نامشان هماره جاري در قيام سرخ ايران
https://www.facebook.com/sarvi.farahi/videos/1450962968526567/

ایران-قتل عام اشرف10شهریوريادي از قهرمان شهید مجاهد خلق مریم حسینی

رازها در سینه صد چاکتان شد گر به خاک
گــفـتگو با گـل کنیــد آلاله ها هـمـرازتان
ایران-قتل عام اشرف10شهریوريادي از قهرمان شهید مجاهد خلق مریم حسینی
«خمینی دجال و خون آشام، خورشید را محبوس کرد و خلقی را به زنجیر کشید. خورشید از سرخی خون شهیدان رنگ گرفت. آسمان از غم از دست دادن شهیدان خون بارید و باغها از قطره های خون شهیدان پر از لاله و شقایق شد. پیام «هل من ناصر ینصرنی» مسعود به گوش رسید، کوهمردان و شیرزنان مجاهد و مبارز خلق، به میدان شتافتند. … اگر من در نبرد سرنگونی رژیم دجال خمینی سعادت شهادت نصیبم شد رستگارم. چون در پیشگاه خدا روسفیدم زیرا توحید و یگانگی را از مسعود و مریم آموختم و در راه خدا و خلق، جانانه بر سر پیمانم ایستادم و خونم را فدیه رهایی خلقم کردم.ـ از وصیتنامه مجاهد شهید مریم حسینی 9 مرداد 1370»
بی هیچ شکی در راه پر افتخاری که سی و اندی سال قبل انتخاب کردم پیش می روم و به وظیفه ای که به آن موظف شده ام یعنی سرنگونی رژیم منفور ولایت فقیه و پیروزی خلق قهرمانمان ثابت قدم می مانم و می دانم که پیروزی از آن ماست. ما مجاهدین با این رهبری چون کوهی هستیم که از توفانهای بنیان کن در زمان شاه و شیخ و به خصوص در 10سال اخیر مقاومت و پایداری قهرمانانه دلاوران اشرف نتوانست تکانمان بدهد...
بی شک راز این لاله ها که گلبرگهایشان برخاک اشرف فرو ریخت، بر زبان آلاله های دشتهای وطن مکرر در مکرر بازگو خواهد شد

مریم حسینی
ترانه زيباي من نيستم -با اجراي ماندانا وتصاويري از شهيد قهرمان مريم حسيني
آخه من يك تن و صد تن نيستم
آخه من حتي ديگه من نيستم
سيل خشمم كه دارم ميكوبم آره من اهل نشستن نيستم
برای دیدن کلیپ لینک زیر را کلیک کنید
https://www.facebook.com/100004788198375/videos/331271643709106/
برای مطالعه زندگی نامه اینجا کلیک کنید

ایران--یادبود نگين كهكشان اشرف ژيلا طلوع

آخرین تصویر مجاهد قهرمان ژيلا طلوع آنجا كه خود را سپر فرمانده زهره كرد و جاودانه شد برگ جديدي از عشق و فدا را حاودانه كرد و درسینه تاریخ تصویری ماندگار شد

درشـبـسـتان چنين سـرد وخـمـوش
مـیـروم تـا شـورشـی بــر پـا كـنـم
تـا سـكـوت تـلـخ سـاحــل بـشـكـنـم
سـيـنـه را جــولانــگـه دريــا كــنـم
«به راستی زندگی جز عقیده و جهاد در راه آن نیست. چنین زندگی چقدر شیرین است… باید مجاهد خلق بود تا به عمق زیبایی، طراوت و نشاط هستی پی برد و آنوقت می توان فهمید که زندگی جز پلی برای عبور نیست. … ایمان دارم که شب سرد و ظلمانی از میهن خمینی زده مان رخت برخواهد بست، و آفتاب عشق و زندگی و رحمت و رهایی بر سرزمینمان خواهد تابید.
«لحظه ای چند بر این اوج کبود، نقطه ای بود و سپس هیچ نبود.
«به رژیم و اعوان و انصارش که تمام قوا علیه ما صف بسته اند، می گوئیم اگر امروز اشرف از چهار طرف در محاصره است، شما در همه جهات در بن بست مطلق هستید و از هر طرف که بچرخید، راهی به پس و پیش ندارید. … در این نبرد همه جانبه به وظایف خود قیام می کنم»..
باسرمایه سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، عصاره مبارزات خلق مان، ارتش آزادیبخش ملی ایران، یگانه پاسخ سرنگونی رژیم ضدبشر، با رود خروشان خون شهدایی که جان بر سر پیمان نهادند... به وظایف و مسؤلیتهای این دوران قیام می کنم... بر سر عهد و پیمان خون و نفس خود ثابت قدم هستم و خواهم بود. تا سرنگونی رژیم ضدبشری و آزادی خلق در زنجیرمان و تا تحقق آرمانهای والای مجاهدین، حاضر، حاضر، حاضر و این نبردی است تا پیروزی
تقديم به قهرمان كهكشان اشرف ژيلا طلوع كه يه نگين اشرفي بود كه تن حصار رو فرسود
زير رگبار گلوله تن زخمي شو سپر كرد در كنار يار موند و تا سپيده ها سفر كرد
برای دیدن کلیپ به این لینک کلیک کنید
https://www.facebook.com/100004788198375/videos/331268077042796/
برای مطالعه زندگی نامه اینجا کلیک کنید

۱۳۹۴ شهریور ۵, پنجشنبه

ایران-کهکشان اشرف-يادي ازمجاهد قهرمان فاطمه (زری) کامیاب شریفی

گیرم از ساقه بریدند بسی شاخه گل
ریشه ها هست که صد شاخ دگر رویانند
فاطمه کامیاب شرییفی عکس

فاطمه از خانواده اي مجاهد و گردپرور است. دو برادر فاطمه از شهيدان مجاهد خلق، به نامهاي بيژن و اسفنديار بودند
مجاهد شهيد بيژن كامياب شريفي دلاوري بود كه بخاطر اداي احترام شجاعانه اش بر پيكرهاي موسي واشرف، در 19بهمن سال60 در اوين توسط جلادان خميني تيرباران شد

فاطمه شرح شهادت برادر قهرمانش را چنين بيان كرده است
«سال 60 كه شهداي 19بهمن رو آورده بودند توي اوين، برادر من17 سالش بود اون موقع تو زندان بود كه با يك سري از بچه ها آوردند بالاي سر شهداي 19بهمن كه اونجا اداي احترام كردند، همه سرود خوندند، و برادر من پاي اشرف و موسي را بوسيد و همون جا درجا لاجوردي دژخيم، شهيدش كرد».
برادر ديگر فاطمة قهرمان، رزمندة دلير مجاهد خلق، اسفنديار كامياب شريفي بود كه در 4مرداد 1367 در عمليات فروغ جاويدان قهرمانانه به شهادت رسيد.
آخرين دست نوشته اي كه از فاطمه بجاي مانده است نوشته بود:
«… هر چه زمان می گذرد قدر و ارزش راهی که به آن پا نهاده ام در زیر چتر رهبری مسعود و مریم را بیشتر فهم می کنم و خدا را هزاران بار شکر می کنم که من را در این مسیر هدایت کرد و نمی دانم با چه زبانی شکر این همه نعمت را بکنم. … در این مرحله با ایمان به مرحله سین و تغییر دوران بار دیگر… پیوندم را هرچه مستحکمتر و پولادین تر می کنم که بار مسئولیت پذیری ام را در این دوران صد چندان بیشتر می کند. … بار دیگر از خدا می خواهم که: من را رهروی شایسته در این مسیر گردان! و مجاهد بدهکار باشم و شهادت را که هم چون شهدی شیرین در این مسیر است نصیبم گردان. مجاهد بدهکار می مانم. مجاهد بدهکار می میرم…».
برای مطالعه کامل زندگی نامه اینجا کلیک کنید

ایران-پیام زندانی سیاسی علی معزی، به‌مناسبت دومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره

  از اعماق سیاهی از دل نا امیدی جوانه ای همیشه رویان پر امید و سخت جنگاور و مبارز نه پیری نه بیماری نه زندان و شکنجه نه ترسی از مرگ هیچ چیز از جوهره سبز حیاتش کم نمیکند هیچگاه 
نمادی از هزار اشرف است

ایران-پیام زندانی سیاسی علی معزی، به‌مناسبت دومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره

پیامی از زندانی سیاسی علی معزی، به‌مناسبت دومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره


دهم شهریور 92 پایداری خونفشان و رشادت بار آخرین گروه اشرفیان، ایستادگی را تکثیر و اشرف را جاودانه ساخت.
درک اوج صدق و فدا و عظمت حادثه و نیز درک مظلومیت و معصومیت و تعهد آنها، از ظرفیت من خارج است اما احساساتی هست که درون انسان را منقلب می‌سازد.
جمعیتی معدود در کیفیتی عظیم و مقاومت با دستان خالی، امانت سنگین نسلها را از کوران حوادث گذر داده و به کهکشان زهره سپردند.
یاد باد از آن 52تن پاکباختگان و تابندگان ابدی، مجاهدانی هم‌چون زهره قائمی و ژیلا طلوع، گیتی و حسین و دیگر ستارگان جاودان.
صلوات‌الله علیکم و علی ارواحکم و علی اجسادکم و علی اجسامکم وعلی شاهدکم و علی غائبکم و علی ظاهرکم و علی باطنکم
درود و رحمت خداوندی بر شما و بر جانهای پاک و تن‌ها و پیکرهای شما باد.
در این مقطع نیز تثبیت شد که هیچ مانعی نمی‌تواند راه مبارزه برای حقوق مسلم مردم ایران را بر مجاهدانش ببندد.
اینگونه قربانی پرداختن برای آزادی و دموکراسی واقعی، آن هم در قرن بیست یکم ناشی از بی‌مسئؤلیتی مراجع و مجامع جهانی است. بلافاصله پس از پایان حادثه رژیم رنگ و رو باخته و مستاصل و درمانده خود را با ننگی که وبال گردنش شده بود تنها یافت.
بطوریکه در تلویزیون شعبده باز خود نخست اعلام کرد که مجاهدین داخل اشرف در درگیری داخلی بین خود همدیگر را کشته‌اند. اما ساعتی بعد مدعی شد که ملت عراق به اشرف حمله کرده است. در مرحله سوم هم که معلوم شد فاجعه و جنایت توسط نیروهای ویژه تحت‌امر مالکی و با همکاری و هماهنگی اربابانش صورت گرفته است.
بیگمان عزت و سر فرازی از آن مجاهدان متعلق به ملت ایران و خواری و شکست تاریخی از آن دشمنان مردم خواهد بود.
و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
علیمعزی. زندان مرکزی کرج. شهریور 1394

۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

ایران- -یادی ازقهرمان مجاهد میترا باقرزاده

يادي از مجاهد  قهرمان میترا باقرزاده

جملاتي ماندگار از مجاهد قهرمان میترا باقرزاده
«این خیلی وضعیت خوبیه. برای یک میهن و برای یک ملت. امید داشتن، دلگرم بودن. چشم انداز روشن داشتن. وقتی حضور این امید و این شور و خروش رو متوجه می شویم که بتونیم در نظر بگیریم وضعیت رو که چنین شور و
خروشی وجود نداشته باشه»
این جملات، یادگار مجاهد قهرمان، میترا باقرزاده است.
مجاهد شهيد قهرمان میترا باقرزاده
ایران امروز ما فوج‌هایی از زنان آگاه و مسئول دارد که پدیده جدیدی در تاریخ این میهن به‌شمار می‌روند. پدیده‌ای به‌نام زن توانا و رها و مسئول و شجاع و فداکار. زنی به‌نام زن مجاهد خلق.
یکی از نمونه‌های این پدیده جدید تاریخی در میهن ما، مجاهد شهید میترا باقرزاده است. زنی که از جوانی، از اولین لحظات درک ضرورت رهایی مردمش از چنگال ارتجاع و واپسگرایی خمینی، پا به میدان نهاد.
شیرزنی از آبادان. دانشجوی سال سوم مدیریت پرسنلی دانشکده انفورماتیک و مدیریت دانشگاه ملی تهران، که بی‌محابا درس و تحصیل را رها کرد از کار آگاهگرانه اجتماعی در جنوب شهر تهران شروع کرد، و با وصل خود به سازمان پیشتاز میهنش، سالها با سخت‌کوشی بسیار تلاش کرد و در قافله آگاهی و فداکاری و مجاهدت، به قله مسئولیت‌پذیری رسید. و به‌حق در قلب خطرناک‌ترین صحنه‌ها در کام اژدها پایداری کرد؛ در پایان نیز با شهادتش، الگویی از عزم زن مجاهد پیش روی زن و مرد ایرانی و غیرایرانی گذاشت. او اولین سالهای مبارزه‌اش را اینگونه نوشته بود:
 «در جریان قیام ضدسلطنتی از طریق خواندن دفاعیات شهدای سازمان، و زندگینامه‌های آنها با سازمان آشنا شدم و به‌دلیلی عدم تناسبی که بین اندیشه‌های انقلابی، با برخوردهای خمینی و رژیم او می‌دیدم، و تحت تأثیر آرمانهای سازمان به سازمان پیوستم... فعالیت حرفه‌ای‌ام با سازمان آذرماه 58 در انجمن دانشجویان مسلمان بود».
سالهای آگاهگری در دو سال و نیمه بعد از انقلاب، تا سی خرداد، کار میترا نیز مثل همه مجاهدان، تلاش برای حفظ آزادیهای حاصل از انقلاب بود. و در این مسیر، او در بخش کارمندی سازمان مجاهدین همه سختی‌های آن دوره را که خمینی با هجوم چماقدارانش به مجاهدین تحمیل می‌کرد، به جان خرید.
مجاهد قهرمان میترا باقرزاده با شروع مقاومت سراسری علیه رژیم ولایت فقیه، در نشریه مجاهد و رادیو مجاهد انجام وظیفه کرد. سپس تا تشکیل ارتش آزادی در بخشهای حفاظت، و ارکان، مسئولیت داشت.
با تشکیل قرارگاههای ارتش آزادی در منطقه مرزی، خواهر مجاهد میترا باقرزاده در موضع فرماندهی گردان خواهران به میدانهای نبرد با رژیم ضدبشر شتافت. او در نبرد بزرگ آفتاب نیز فرمانده گردان بود.
در عملیات چلچراغ، فرمانده گردان مکانیزه، و در نبردهای فروغ جاویدان، مسئولیت ارکان تیپ خواهران را به عهد داشت.
خواهر مجاهد میترا باقرزاده یک از بینه‌های انقلاب آرمانی مریم بود. نمونه‌ای برای اثبات شعار «می‌توان و باید» در زمینه کنار زدن همه توهمات ناتوانی زن. و اثبات توانایی زن برای انجام خطیرترین مسئولیتهای سیاسی و نظامی و اجتماعی. و او به‌حق در شورای رهبری مجاهدین، در طی تمامی سالهای مجاهدتش، در هر کاری با اقتدار، امور را حل و فصل می‌کرد.
او عضو شورای رهبری مجاهدین و همچنین عضو شورای ملی مقاومت در (کمیسیون مطالعات سیاسی) بود. از سال 1372-1375 از مسئولان دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت شد. پس از آن فرماندهی یکی از یگانهای ارتش آزادی را برعهده داشت. او در توفانهای منطقه در سال 1382 در جریان جنگ آمریکا و عراق، با تسلطی شگفت، در قلب خطرها و بمبارانها، و حمله و هجوم مزدوران رژیم به ارتش آزادی، به اداره امور یکان خود پرداخت.
یک دهه پایداری اشرف، از جمله حاصل مسئولیت‌پذیری زنان توانمندی چون میترا باقرزاده شورای رهبری مجاهدین، و حل و فصل امور در ید توانای چنین زنانی بود.
او در مصاحبه‌ای در مورد یکی از دستاوردهای سیاسی آن دوران در اشرف، که حاصل تلاش و مدیریت شورای رهبری و زنانی چون خود او بود گفته بود:
حتماً در جریان هستین. بیانیه‌یی با امضای بیش از سه میلیون شهروندهای عراقی در حمایت از مقاومت مردم ایران و مجاهدین خلق، ارائه شده و مجاهدین و این مقاومت را به‌عنوان سد اصلی در مقابل نفوذ بنیادگرایی رژیم، معرفی کردند. و حمایتهای بسیار گسترده و فعالی که تماماً برای اثبات حقانیت مجاهدین و مقاومت ایران هست و این‌که این مقاومت راه‌حل اصلی در مقابل دیکتاتوری حاکم بر ایران هستش».
خواهر مجاهد میترا باقرزاده در یک برنامه تلویزیونی در تحلیلی سیاسی و تاریخی درباره خمینی گفته بود:
 «در سال 57 که خمینی به حاکمیت رسید. بایستی بگیم که خمینی هیچ رابطه‌ای با جنبش آزادیخواهی مردم ایران، هیچگاه نداشته. جنبش آزادیخواهی که از دوران صدر مشروطه ستارخان و باقرخان شروع شده بود و تا به اون دورانها ادامه داشته».
اوج این توانایی و آمادگی برای رویارویی با خطیرترین مسائل و مشکلات، در آخرین دوره یعنی سال آخر نگاهبانی از اشرف بود. و او تعهد خود برای این دوره را در مرداد 91 چنین به شرح درآورد:
 «الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا». بیش از 33سال است که میهن عزیز ما در دستان مشتی زالوصفت و دیوسیرت گرفتار شده و هر روز و هرشب با جرم و جنایتهای این دشمنان خدا و برگزیدگانش، حقوق (مردم) ضایع می‌شود. … اینک در حساس‌ترین دوران این مبارزه سترگ و در شرایطی که دشمن در سراشیب سقوط، تمامی توان خود و مزدورانش را برای ضربه زدن به این مقاومت بسیج کرده است، … و در شرایطی که مجاهدین پرتوان تر از همیشه، در قله انقلاب و در اوج فدا و ایثار، برای خلق و میهنشان هستند، در شب شهادت مولای متقیان علی (علیه‌السلام) بار دیگر با رهبری عقیدتی‌ام برادر مسعود و خواهر مریم پیمان می‌بندم با جنگ صد برابر و مسئولیت‌پذیری هزار برابر، مجاهدی تراز این دوران باشم».
و به‌حق که میترای قهرمان، با عزمی هزار برابر در خطیرترین صحنه که صحنه یک پایداری تاریخی است، ایستاد و به عهد خود وفا کرد. او همچنین در آخرین کلماتش در مرداد 92 همین عهد خود را تکرار کرده و نوشته بود:
 «در شب قدر و در ساعتهای نزول قرآن و در شب شهادت امیر مؤمنان، الگوی تاریخی مجاهدان، یک‌بار دیگر می‌خواهم نقشه مسیر خود را برای سال آینده رقم زده و با خواهر مریم و برادر مسعود، راهبران عقیدتی‌ام تجدید عهد و پیمان می‌کنم که تا جان در بدن دارم، با آخرین ظرفیت ایدئولوژیکم در رکابشان با هر آنچه ضدارزشهای علی (ع) است بجنگم - میترا باقرزاده».

سلام بر شیرزن قهرمان مجاهد خلق، میترا باقر زاده. روزی که عزم رهایی مردم کرد، روزی که در صحنه‌های پیکار جنگید، روزی که نقشه مسیر خود را با عزم جنگ هزار برابر امضاء کرد و روزی که در اشرف به‌شهادت رسید. بی‌شک، نام و اراده و عزم او، برای هر زن و مرد ایرانی، سرچشمه انگیزه برای سرنگون کردن رژیم مردم ستیز و زن‌ستیز و استبدادی ولایت فقیه است.
آخرین عهد میترا در مرداد 92
قهرمان مجاهد میترا باقرزاده
تا جان در بدن دارم، با آخرين ظرفيت ايدئولوژيکم با هر آنچه ضد ارزشهای علی ع) است می جنگم

۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

ایران-حماسه اشرف-کلیپ دو سروده زیبا به كبوتران خونين بال و آن سينه سرخان مبارز و مهاجر

  يادي از شهید قهرمان فرمانده گيتي 

سروده الگوی ماندگار تقدیم به قهرمان شهید فرمانده گیتی گیوه چیان


سروده زيباي غزل حماسی

اي كه شيوا شعر خون پيچيده در آوازتان
نغمه آزادگي در تار تار سازتان
خنجر خون از ميان جان جان برميكشيد
سينه گلگونتان گل آيت اعجازتان
اي غريب افتادگان آلاله ها دم سازتان
 روحتان با بال نور از تيره تن گذشت
خوش بود ازخاكدان تابيكران پروازتان


۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

ایران -آخرین اخبار درباره محاصره ضد انسانی کمپ لیبرتی


تاریخ انتشار2شهریور94



جلوگیری از رفتن ۸ بیمار به بیمارستان برای جراحی چشم و درمان گوش

کلیپ ویدئوئی صحبتهای پرفسور در مورد محاصره ضد انسانی کمپ لیبرتی


تأکید پروفسور ژان زیگلر بر تضمین امنیت مجاهدان اشرفی در لیبرتی تحت قانون بین‌الملل
پروفسور ژان زیگلر عضو کمیته مشورتی حقوق‌بشر ملل‌متحد طی مصاحبه‌یی پیرامون بیانیه 7 عضو این کمیته درباره اعدام‌های فزاینده و نقض حقوق‌بشر در ایران، بر لزوم تضمین امنیت مجاهدان اشرفی در لیبرتی تحت قانون بین‌الملل تأکید کرد

۱۳۹۴ مرداد ۳۱, شنبه

ایران-عراق- کمپ لیبرتی-محاصره لیبرتی و ممانعت از وزود پوشاک



 برای مطالعه اینجا کلیک کنید 
آخرین اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران در مورد محاصره کمپ لیبرتی

ایران- عراق-قرارگاه اشرف- تخریب مزار مروارید در عکس همراه باعکس


بعد از وفات تربت ما در زمین مجوی 
در سینه‌های مردم عارف مزار ماست 

دو سال از حماسه کهکشان اشرف میگذردحالا مالکی در بدر شده است و خامنه ای زهر خورده ورژیم تکه پاره در جنگ گرگها همدیگر را می درند
یادی از شهیدان مجاهد خفته در مزار مروارید میکنیم 
مزاری که ذره ذره خاک وتربت پاکش در وجود و قلب ماست

برگرفته از سایت مجاهد
تاراج گل سرخ

 
مزار مروارید اشرف عکسایران- عراق-قرارگاه اشرف-عکس مزار مروارید

ایران-اسطوره اشرف-یادواره مجاهد شهید قهرمان زهره قائمی سکاندار کشتی سرخ‌فام اشرف


چو صبح زهره دمید اشرف آسمانش شد
نگاه کن که جهان محو کهکشانش شد

زنی رها شده از بند قرنها زنجیر

که اصل باور مریم بهار جانش شد

چه جان پر شرری که نقض توفان شد
چه کوهواره شهیدی که فخر انسان شد
جسور و پاک و رها، سفیر صلح و صفا
دلیر خواهر ایران چنین فدا شد اگر
هزار زهره تو داری در آسمان وطن
هزار جنگل رویان به هر کران وطن
چو صبح زهره دمید اشرف آسمانش شد
نگاه کن که جهان محو کهکشانش شد
زنی رها شده از بند قرنها زنجیر
که اصل باور مریم بهار جانش شد
یلی که جرات او حریف حادثه بود
که خون سرخ و عزیزش ره سپیده گشود
ز داغ رفتن او کنون مشو دلگیر
غمت مباد و یقین کن که او شود تکثیر
هزار زهره تو داری در آسمان وطن
هزار جنگل رویان به هر کران وطن

ما سوگند خورده‌ایم که این رژیم را با جنگ صد برابر سرنگون کنیم و این را قطعاً محقق خواهیم کرد

مجاهد قهرمان زهره قائمی

مجاهد قهرمان زهره قائمی
یکی از فدیه‌های ملت ایران در مرحله سرنگونی رژیم ولایت‌فقیه و یکی از نمادهای مقاومت به هر 
قیمت، در برابر هیولای استبداد و فاشیسم دینی است
  در تلاطم باشکوه اقيانوس کبير مقاومت قايقرانان سختکوش و دستشسته از همة وابستگيها برای رهايی خلق اسير خود دست 
افشان و پاکوبان روانند
لینک زندگی نامه از سایت مجاهد

 فرمانده زهره قایمی



ایران- عراق- اشرف- کلیپ سروده ای زیبا تقدیم به حماسه سازان 10شهریور اشرف ترانه زیبای چکامه تاریخ




ترانه زيباي چكامه تاريخ-تقديم به زنان والا و قهرمان شهيدمجاهد كه خون جوشانشان حياتي دوباره به پيكر نحيف 
عصرحاضر دميد
هم پيمان با آنان تا بركندن بن و ريشه اهريمن ولايت فقيه و سرنگوني رژيم ارتجاعي حاضرحاضر
 
باز در اين گلزار مريمي پر پر شد/در طلوع فجر اين عصر/از تبار فاطمه كوثري موج در موج جوشان شد/خون فشاني
 اينبار از تن ميترا خون پاكي بود بر تن خوابيده و مرده ْ گيتي اين عصر/روشنائى بخش اين شب تاريك/ تا كنار زهره پنجه در پنجه اهريمن شد/راستي تو ميداني تا آزادي چند زهره و يا گيتي فاصله هست