۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

ایران-ویدئوتظاهرات ساکنان کمپ لیبرتی اخبارتوطیه های کثیف وزارت اطلاعات ونیروی قدس برای حمله مرگبار بعدی نصب دوربین وتوطئه تحت پوش خانواده


مریم رجوی در موردنصب دوربین در کمپ لیبرتی

تظاهرات ساکنان کمپ لیبرتی در اعتراض به ادامه محاصره ضد انسانی کمپ و ممانعت از ورود سوخت و قطعات یدکی برای تعمیر ژنراتورها و نیازهای پایه ای ساکنان 

این کلیپ به زبان انگلیسی است
تظاهرات ساکنان کمپ لیبرتی هشدارادامه توطئه علیه مجاهدان لیبرتی

هنوز پیکرهای بخون خفته شهیدان قهرمان موشک باران لیبرتی در خاک به آرامش نرسیدند که رژیم طلسم شکسته زهر خورده ولایت فقیه آماده سازیهائي برای حمله مرگبار بعدی انجام میدهد یا در پوش به اصطلاح خانواده و یا  نصب دوربینهای جدیدی در اطراف محل استقرار مجاهدین لیبرتی

قسمتی از اطلاعیه شورای بیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 6 آذر:

در روز پنجشنبه ۵ آذر (۲۶ نوامبر۲۰۱۵) مأموران کمیته سرکوب مجاهدین اشرف به ریاست فالح فیاض، مشاور امنیتی دولت عراق، دوربینهای جدیدی را در اطراف محل استقرار مجاهدین لیبرتی نصب کردند. هدف از دوربینها که خروجی آنها در اختیار سفارت رژیم آخوندی و نیروی تروریستی قدس قرار می گیرد، شناسایی دقیقتر داخل کمپ و تحرکات ساکنان به منظور گرفتن تلفات بیشتر در حملات بعدی موشکی است. رژیم ضدبشری آخوندی بعد از حمله مرگبار موشکی در صدد جمع آوری اطلاعات از جمله نقاط اصابت موشک و اسامی مجروحان و اماکن تخریب شده است.

نصب دوربینهای جدید در حالیست که یک ماه بعد از حمله مرگبار موشکی نیروهای عراقی از ورود ماشین آلات لازم برای جمع آوری بنگالها و وسایل منهدم شده و تمیز کردن کمپ یا وسایل اولیه برای تعمیر بنگالها و تأسیسات آسیب دیده و همچنین از ورود حداقل الزامهای امنیتی مانند تی والها جلوگیری می کنند. علاوه بر انهدام و از دور خارج شدن بخش زیادی از بنگالها، بسیاری دیگر از بنگالها و تأسیسات نیز آسیبهای جدی دیده و نیازمند تعمیرات هستند وگرنه در فصل سرما و بارندگی قابل استفاده نخواهند بود.


ادامه

قسمتی از اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 5 آذر:

فراخوان برای بازدید هیأتی از وکلا و پارلمانترها از اروپا، آمریکا و کشورهای عربی از لیبرتی

روز سه شنبه سوم آذر 1394 سفارت رژیم ایران در بغداد و کمیته سرکوب مجاهدان اشرف به ریاست فالح فیاض، مشاور امنیتی دولت عراق، و در همدستی با مزدور شناخته شده نیروی قدس عباس البیاتی از باند مالکی، در یک شوی مضحک، یک گروه از مزدوران وزارت اطلاعات و نیروی قدس را در پوش خانواده ساکنان لیبرتی به پارلمان عراق بردند تا با سوء استفاده آشکار از ملاقات با شماری از نمایندگان از جمله آقایان همام حمودی و ارشد صالحی و تکرار اکاذیب آخوندها علیه ساکنان لیبرتی به زمینه سازی برای قتل عامهای بعدی بپردازند.

حلقه دوم این شو تشکیل جلسه یی در روز 4 آذر در مقر کمیسیون حقوق بشر پارلمان با کمیته سرکوب با اسم «کمیته عالی کمپ حریه در نخست وزیری» بود. بنا به سایت پارلمان عراق در این جلسه «خواستهای بستگان» ساکنان و «تمایل آنها به دیدار با فرزندانشان» در لیبرتی «به منظور اتخاذ اقدامات لازمه از جانب دولت برای فراهم نمودن این دیدارعرضه» و «با ارائه پرونده کمپ حریه در جریان جلسات آینده مجلس نمایندگان توافق شد».

۱۳۹۴ آبان ۲۷, چهارشنبه

ایران-نامه زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند در محکومیت حملات تروریستی در فرانسه و حمله موشکی به لیبرتی

 
ایران-نامه زندانی سیاسی ابوالقاسم فولادوند در محکومیت حملات تروریستی در فرانسه و حمله موشکی به لیبرتی

حمله تروریستی و جنایتکارانه به شهروندان فرانسوی که طی آن تعدادی از شهروندان فرانسوی کشته و مجروح شدند را قویاً محکوم می‌کنم، همانطور که حمله جنایتکارانه و تروریستی به زندان شبه کمپ لیبرتی که طی آن تهاجم جنایتکارانه تعدادی از خواهران و برادرانم در حالیکه تحت حفاظت سازمانهای بین‌المللی بودند به‌شهادت رسیده و مجروح گردیدند و مواردی دیگر از این دست که به‌طور واضح می‌توان از نمونه‌های کشتار جنایتکارانه اشرفیان و ساکنان لیبرتی طی سالهای 2003 تا کنون اتفاق افتاده نام برد.

در اینجا روی سخنم با مقامات بین‌المللی از قبیل دبیرکل سازمان ملل، رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه آمریکا و تمامی کشورهای ائتلاف غربی و آقای اولاند می‌باشد. راستی آقای اولاند اگر این عمل جنایتکارانه در فرانسه اتفاق نیفتاده بود، هم‌اکنون فرش قرمز برای کسی پهن کرده بودید که رکورد‌دار اعدام در دنیا و در سرزمینم ایران بعد از اعدامها و قتل‌عامهای دهه خونبار 60 است و شام را با کسی صرف می‌کردید که در حالیکه پز اعتدال و امید و میانه‌روی می‌دهد، همزمان دندانهای دراکولا نشان آغشته به خونش را به‌عنوان امنیتی‌ترین رئیس دولت رژیم بنیادگرای آخوندی تزیین می‌کند و به رخ مردم می‌کشد.

 همان فردی که حدود سه هفته قبل به‌عنوان رئیس شورای امنیت آخوندها دستور موشک باران لیبرتی را صادر کرد و هفته قبل گله گله پاسداران و گشتاپوی رژیم را از تهران روانه تبریز و ارومیه و زنجان و دیگر شهرهای غرب کشور کرد تا اعتراض هموطنان ترک زبانم را بر علیه توهین و ظلم و ستمی که بر آنان وارد می‌شود را مورد کشتار و ضرب و شتم و دستگیری قراردهند، و اما همه مقامات فوق را یادآوری می‌کنم، شماها که جنایات تروریستی را محکوم می‌کنید، کمی هم در رفتار خود تأمل نمایید تا به کی می‌خواهید شریک دزد و رفیق قافله باشید، از یک سو محکوم کردن اعمال تروریستی و از سوی دیگر مماشات با پدرخوانده تروریسم و بنیادگرایی، از یک سو بازگذاشتن دست آخوندها در انجام جنایات تروریستی در لیبرتی و کل منطقه و از سوی دیگر ایجاد انواع محدودیتها و نقض عهدها در برابر تنها آلترناتیو سازمان‌یافته بر علیه آخوندهای حاکم بر ایران، به‌عنوان بانکدار و سمبل تروریسم دولتی در جهان.

 رژیمی که به اعتراف مقامات خودش از روز اول به قدرت رسیدن (که تشت رسوایی آن هم سالهاست به زمین افتاده و مشخص گشته که با یاری و حمایت شماها یعنی اصحاب و پرچمداران استعمار، انقلاب مردم میهنم و رهبری آن را دزدیده و به انحراف کشانده) با ایجاد بحران مشکلات روزمره خود را سپری می‌کند و اعتراضات حق‌طلبانه مردم را سرکوب نموده است و شما با گردن فرازی تمام و استعانت از سیاست کثیف مماشات یاری گر آنها بودید.

 دولت مردان محترم!

نزدیک سه هفته از حمله جنایتکارانه به برادران و خواهرانم در لیبرتی می‌گذرد و دسته جمعی آن جنایت را قویاً محکوم کرده‌اید ولی آیا اقدامی در جهت رساندن حداقل ملزومات به آنها به‌عمل آورده‌اید؟ آیا تغییری در مسئؤلین حفاظت آنها نموده‌اید؟ یا کماکان مزدوران عراقی رژیم ایران یعنی جلادان حقوق بگیر فالح فیاض، محمد صادق و دیگران به اسم حفاظت مشغول برنامه‌ریزی برای جنایتهای بعدی هستند، آیا به جای انتقال فوری آنها به مکان امن و حفاظت‌شده دیگری، کماکان به محکوم کردن خشک و خالی مشغولید و یکی پس از دیگری چراغ های سبز برای کشتار و جنایات دیگر به رژیم آخوندی نشان می‌دهید.

 خلاصه این‌که در عمل ثابت شده وقتیکه جامعه غرب به علت منافع مادی خود با توسل و تمسک به طناب پوسیده مماشات در مقابل حکومت داعش آخوندی عقب‌نشینی نماید نتیجتا خلیفه ارتجاع بیشتر حالت تهاجمی به خود می‌گیرد.

اینک که این رژیم یکی از پایه‌های زیر پایی خود را با خوردن زهر اتمی از دست داده و پایه دیگر آن که همانا زهر منطقه‌یی است را مزه مزه می‌کند و همچنین اینک که شاهد حمایت روزافزون هم میهنانم از فرزندان مجاهد و قهرمانش در لیبرتی و افزودن به اعتراضات مردمی و ظلم ستیزانه آنها به تاسی از ایستادگی و پایداری قهرمانان لیبرتی می‌باشد بیشتر از قبل به تروریسم در خارج از مرزها و اعدام و سرکوب در داخل روی خواهد آورد.

 پس اگر قصد ریشه کن نمودن تروریسم را دارید تنهاترین و کوتاه‌ترین و مؤثرترین راه‌ها با کندن دندان پوسیده مماشات با رژیم آخوندی و تأمین حفاظت واقعی از ساکنان لیبرتی در هرکجا و به هر صورت به‌عنوان تنها آنتی‌تز و آلترناتیو بنیادگرایی و حمایت عملی از نیروهای ملی و مردم عراق و ارتش آزاد در سوریه برای خلع ید از رژیم بنیادگرا و پدر خوانده تروریسم در کل منطقه می‌باشد.

زندان رجایی شهر


ابوالقاسم فولادوند

۱۳۹۴ آبان ۲۶, سه‌شنبه

ایران- ابراز همدردی مجاهدان در کمپ لیبرتی با مردم فرانسه شعارها عکس و کلیپ ها

مجاهدان لیبرتی، طی مراسمی همدردی و همبستگی خود را با مردم و قربانیان فاجعه تروریستی روز جمعه پاریس ابراز کردنده 

قطعه اي با تنبورنوازي انوشيروان در ليبرتي كه در شروعش بخشي از سرود ملي زيباي فرانسه «مارسيز» نواخته ميشود

شعارهاى رزمندگان آزادى در ليبرتى

از زندان لیبرتی به ملت فرانسه، با شما همدردیم
با قربانیان فاجعه تروریستی پاریس همدردیم
تسلیت به دولت و ملت فرانسه
تنها با نابودی فاشیسم مذهبی در ایران، ریشه تروریسم در جهان خشکانده می‌شود
ملت فرانسه، قلب ما امروز با شماست
مردم ایران، بزرگترین قربانی پدرخوانده داعش، تلخی این جنایتها را عمیقاً حس می‌کنند
بنیادگرایی تحت نام اسلام در هر لباسی محکوم است و هیچ ربطی به اسلام ندارد.
پدیده شوم بنیادگرایی در هر کجا که باشد، دشمن صلح و بشریت است.
رژیم اسد و حامی اصلی آن، رژیم حاکم بر ایران، منبع اصلی تغذیه تروریسم هستند.
همبستگی عمیق خود را با مردم فرانسه اعلام می‌کنیم.

اسلام دین رحمت است نه شقاوت بنیادگرایان 


گرامیداشت قربانیان حملات تروریستی در پاریس توسط مجاهدین خلق ایران در زندان لیبرتی در عراق
گرامیداشت قربانیان حملات تروریستی در پاریس توسط مجاهدین خلق ایران در زندان لیبرتی در عراق

۱۳۹۴ آبان ۲۲, جمعه

ایران- اشعارونامه هائی برای مجاهدان اشرفی بعدازحمله جنایتکارانه به کمپ لیبرتی آبان94


 در وصف مجاهدان اشرفی در کمپ لیبرتی شعرقارّه‌ی ششم
پیچش الفبا‌های خبری در گـره بـاد است:
ـ قارّه‌یی می‌آید...
افقهای قاره‌ی ششم
رو به اشراق‌اند
و فکرها
در گهواره‌ها
زبان باز می‌کنند...
پنجره‌های مشعوف
آبستن کوکب‌هایند...
در سکوتهای قاره‌ی ششم
همیشه غنچه‌ی فکری لب می‌زند
واژه‌یی می‌شکفد...
در باغ‌های قاره‌ی معنا
انسان از شاخه‌های قرائتهای مقدّس
خود را می‌چیند
و در میلادی بی‌جنس و بی‌نـام
رواق‌ها‌ی قارّه‌ی ششم
تصنیف آزادی می‌نویسند...
ع. نسیم22آبان 94
شعری زیبا از جمشيد پيمان



جمشيد پيمان

خواهيد اگر به سينه ى ظلمت شرر كنيد
بايدسياوشانه از آتش گذر كنيد
با عاشقان مهرِ فروزان يكى شويد
شب را به عشق ديدن خورشيد سركنيد
تا بشكنيد هيبت شب، شعله بر كشيد
وآن شعله را به آتش جان مستمر كنيد
با همرهان يكدله، پويان به ره شويد
از خيل خواب ديده ى حيران حذر كنيد
موجيد و نيست در دلتان خواهش سکوت
خيزيد و عاشقانه به توفان سفر كنيد
با پتک عزم، گرده ي تقدير بشكنيد
با رزم خويش حادثه را بى اثر كنيد
با عشق اگر که وعده ى ديدار كرده ايد
بايد که جامه ى همت به بر كنيد !
ضحاک از اين ديار ،به خود، دل نمى كند
بر آن چه کرد کاوه، به عبرت نظر كنيد

قطعه زير، با عنوان «در اندوه ليبرتى» سروده اى است از شاعر و ترانه سراى گرانقدر و تواناى  ميهنمان، آقاى جنتى عطايى. ايشان اين شعر را چند روز پس از موشك باران جنايتكارانه كمپ ليبرتي توسط رژيم آخوندى سرودند.

جنتى عطايىچرا؟چرا سکوت مي كنم،چرا؟
رو به کشتار جوان جوان گريخته، جان به دست گرفته، سکوت مى کنم، پشت مى کنم به اينكم، که ديروز يا فردايشان همرنگ رخداد هاى من نيست؟
چرا؟چرا سکوت مى کنم، چرا؟
هم جبهه باشادمانگى کشندگان آينده ى خود سکوت مى کنم چرا که از نهالى ميوه مى سوزانند که سايه اش را بر نمى تابم؟
چرا؟ چرا سکوت مى کنم، چرا؟
در راستايى چنين خونبار و مثله مثله کن، با سينه يى برهنه و دستانى بسته ،در برابر جوخه يى آتشبار در چنگال و تا بن دندان زره پوش، که زادگاهم را مرگ آفرين کرده است، پس پشت نوبت خود پنهان مى شوم تا براى همزادگانى ويران شده که روياهايش با پسند من بيگانه بوده است ، فریادی سر ندهم؟ اشكى نرزيم؟ آهى نکشم؟
چرا؟ چرا سکوت مى کنم؟ چرا؟چرا؟ چرا؟
چرا سکوت مى کنم، چرا؟
ايرج جنتى عطايى
۲/۱۱/۲۰۱۵
مادر مجاهد فاطمه عباسی



«قسم خورم همه چیزم «مجاهدین» باشد» - «به مادر مجاهد فاطمه عباسی»

دهان آذری‌اش فارسی سخن می‌گفت
و گوش میکروفون از شوق او تعجب کرد
تمام قلب من آن لحظه در توقف بود

که: مادریست، ببین! غیرتش تماشایی ست
جوان که نیست و هفتاد سال پشت سرش
گذشته در تحمل داغ شهادت فرزند

و او دوباره نشانده به لب چنین لبخند
سه سال هم که به زندان و بند و در سلول
و روی تخت شکنجه، و بازجو می‌زد

ولی دوباره همیشه قوی‌تر از قبلش
ز مرز رد شد و خود را رساند تا گوید
قسم خورم همه چیزم مجاهدین باشد

و غیرت مجاهدی‌ای دوست این‌چنین باشد
من جوان ز تماشا به حیرت افتادم
اراده‌ام چو چنین پیر، آهنین باشد

دهان آذری‌اش فارسی سخن می‌گفت
«گسم» خورم همه چیزم مجاهدین باشد

از «م. شوق».


سلام ای پیام آوران راه آزادی ،
ای شایستگان آفرینش ،
سلام ای ذات حقانیت ای فروتنان ،
سلام ای فرزندان نور و روشنائی و دشمنان ظلمت ،


شما وارسته گان ، وارث این زمین اید ، ای ذات متبلور خداوند ،سلام بر شما ای گلستان عشق و معرفت در شوره زار زمین ،
از وجود پر مهر شما جهان معنا گرفت ،
سلام ای معلمان پایداری و استقامت ، ای آموزگاران لطف و صفا ،،، سلام ،
شما گنجینهَ آزادی ، رها بخش ملتی در بند ، منتخب خداوند برای ملتی دردمند ،
و شما هدیه روزگار به ملت ستم دیده ایران .
ای حاملان پیام آزادی به ملتی داغ دیده بر زیر آوارهای ظلم و ستم ،
ای شیر زنان ، کوه مردان دیری نخواهد گذشت که جهان را به بهشتی مبدل خواهید کرد ، قهر را به آشتی ، غم را بشادی ، نور را به تاریکی ،
کویر را گلستان ، نفرت را به عشق و هزاران تبدیل ، صلح و دوستی و جهان در برابرتان سر تعظیم فرود خواهد آورد ، و دیری نمیگذزد که
ملتی را از چنگال اهریمن برای همیشه آزاد خواهید کرد ،
سلام ای ناجیان آزادی ،
ای درختان پر بار که سایه افکندید بر سر دردمندان و بی بیکناهان و ستم کشان،
میوه های درخت عشق تان را بر عاشقان همچنان ارزانی داشته اید بدون چشم داشتی ،
نامتان تا ابد بر زبانها جاری خواهد ماند ،
حقا که نمونه انسان حقیقی شمائید ،
ای صالحان ای بزرگان صدق و فدا گناه مرا ببخشید که درکنارتان نیستم ، ایکاش هزاران چو من فنا بود و زخمی بر شما نمی بود ،
قلب من است که مینویسد ، می کوید و می خروشد ،
شما که جهان را به صلح و دوستی برابری و برادری به عشق و صلح دعوت کردید اما این اهریمنان و ضحاکان دوران با آتش از شما
استقبال کردند ،
ای سایه های حق میدانید که آنچنان نماند اینچنین نیز هم نخواهد ماند ،
خوشا بسعادتتان که از جنس نور هستید از جنس بلور از جنس صبح روشن شما او هستید و خداوند خواند شما را که رها بخشید جهان را ،
ازکاسه استارگان وز خون گردون غافلم – یکبار زائید آدمی من بارها زائیده ام
سلام بر شما ای بنده گان بیدار ، ای نماینده گان صدق فدا ،
این شمایئد که جهان را از شر اهریمن آزاد خواهید ساخت ، سلام بر شما ای ستارگان آسمان ای خورشید شرف و آبروی زمین ای گرمی
بخش امید به زندگی ،
شما اعتبار و امنیت جهان اید ،
سلام و هزاران سلام .
امیر آرام


شعری زیبا از شاعر مجاهد اشرفی در کمپ لیبرتی ع. طارق

می‌توانی ظریف‌ترین هم بافتی استخوانهایمان را
با گردبادی از شرارت ترکش‌ها
شخم زنی، غربال کنی، در هم بتوفانی
می‌توانی شادی سکه‌های باران را
با نفس‌های غافلگیرانه تموزت
به تاریکی‌های مرگ پیوند زنی
می‌توانی داس‌های شریر شبانگاهی‌ات را
بر شریان زندگی
به گردش درآوری
می‌توانی کارد بر گلوی ترانه‌ها بنهی
و اعتماد آدمی را
در مسلخ ناباوری
بر نطع خون سرشت بنشانی
می‌توانی آری... الماس برتاج نشانان مرصع شمشیر،
آسیاب به خون چرخانان منخرین پرباد
مناره سازان چیره دست
با خشت -کله‌های آدمی،
پیش از تو بسا توانسته‌اند.
دانش جنگ بزدلانه خفاش،
با جوانه نور در گریوه شب
تدارک پیانویی مخوف از موشکهای مجهز به کلاهک مرگ
برای نواختن سمفونی رعب
در جغرافیای کوچک یک کمپ بی‌دفاع
بارش پتک‌های هیز انفجار
بر ظرافت نظمی از قوطی کبریت
نوعی توانستن است؛ توانستن کفتار در پوزچرخانی در آخال

مرگت باد!
ای آن که ننگ از تراکم خبث تو
در شرم پنهان می‌شود.
می‌توانی... آری
اما نمی‌توانی
طنین گل سرخ را
در عروج تا اریکه آبی‌های بلند
با هیچ خبث مسلح
مانع شوی.
می‌توانی... اما... . نمی‌توانی.









مجاهد شهید حسین ابریشمچی
چون که امثال تو را می‌دیده این ایران من،
در تمام سالهای چرکی آخوندناک
حس خواری هیچ لحظه در تن‌اش جا خوش نکرد
از کسانی چون تو بود
حس این عطر شرف
از کسانی چون تو ای افتاده مرد
از کسانی چون تو، ای!
شیر میدان نبرد
من در این فکرم که نامت را چه کس این نام کرد؟
چون که از حس ت و و یاران مانند تو،
می‌شد،
قدری از راه حسین و بوی او بویید و رفت
ـ من از اعماق صداقت خیز قلبم می‌زنم این حرف را ـ
وقتی امثال تو را من دیدم و یک نسل دید،
سالها
تردیدهای خویش را یک سو نهاد و
در پی آزادی مردم دوید
ای برادر!
قهرمانی خفته در خونی کنون
اما خدا گفته ست در ما زنده ای!

آن‌چنان صاف و صمیمی می‌گذشتی هر کجا
که نمی‌فهمید آدم،
این‌که این‌گونه فروتن خنده زد بر روی من،
این‌که اینسان خاکی آمد،
با نگاهی مهربان و گرم چیزی گفت و رفت!،
قهرمانی بوده در میدان رزم.

میهن ما
با تماشای تو و امثال تو
قد راست کرده در همه این سالها
پیش این دجالها
حس این عطر شرف که از تو و امثال تو
منتشر گردیده در ایران ما
بهترین چیز ضروری بهر هر هم میهنی‌ست
اخترانی چون تو دارد آسمان این وطن!
هم ازین روی است که تعبیر من،
و حس ما، از چهره‌ی ایران فردا، «روشنی» ست.

از: م. شوق
11/3/2015