‏نمایش پست‌ها با برچسب عراق. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب عراق. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۴ دی ۲۸, دوشنبه

ایران-گزارش تلويزيون اليرموك اردن ازآكسيون اعتراضي ساكنان ليبرتي بخاطر جلوگيري ازنصب ديوارهاي بتوني


 
94/10/27

گزارش از آكسيون اعتراضي ساكنان ليبرتي به خاطر جلوگيري از نصب ديوارهاي بتوني بدور محلهاي تجمع ساكنان
ساكنان كمپ ليبرتي در عراق يك آكسيون اعتراضي براي محكوم كردن جلوگيري از نصب ديوارهاي بتوني در داخل كمپ و ادامه محاصره ساكنان برگزار كردند. اين آكسيون را اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران اپوزيسيون در عراق برگزار كردند.

گزارش:
يكي از ساكنان (موسي) : ما در اين محل در اعتراض به توقف نصب ديوارهاي بتوني به  دور محلهاي تجمع در ليبرتي تجمع كرده ايم و همگان مي دانند اين طرح جديد رژيم ايران و مزدورانش در عراق است
يكي ديگر از ساكنان (وليد) : واقعيت اين است ديوارهاي بتوني كه اين كمپ را حفاظت مي كرد حوالي هفده هزارو پانصد عدد بوده ولي به فرمان سفارت (رژيم) ايران آنها را به خارج از كمپ منتقل كردند با توجه به اين كه ديوارهاي بتوني كه در خارج از كمپ انباشته شده, انتقال و نصب آنها تماما  با هزينه خاص ساكنان انجام مي شود  لذا سؤال مي كنيم كه چرا اين كار را متوقف كرده اند و توقف اين كار به نفع كيست؟
يكي ديگر از ساكنان (عباس) : اگر يك بار ديگر  از طرف مزدوران رژيم  ايران در عراق (به ليبرتي) حمله شود چه كسي مسئوليت مي پذيرد ما به اين عمل جنايتكارانه معترض هستيم و از سازمان ملل و دولت آمريكا مي خواهيم كه به مسئوليتشان در قبال ساكنان كمپ ليبرتي عمل كنند
يكي ديگر از ساكنان (علي اكبر) : از سازمانهاي حقوق بشري و همه افراد شريف در همه جاي جهان مي خواهيم كه صدايشان به صداي ما پيوند بزنند 



۱۳۹۴ آذر ۳۰, دوشنبه

ایران-کزارش کامل کنفرانس در سنای آمریکا برای حفاظت از مجاهدین اشرفی در لیبرتی


کنفرانس در سنای آمریکا برای حفاظت از مجاهدین اشرفی در لیبرتی
در کنفرانس در سالن تاریخی کندی سنای آمریکا، تام ریج اولین وزیر امنیت داخلی این کشور در سخنرانی‌اش به سوابق ظهور بنیادگرایی اسلامی در منطقه هم‌زمان با روی کار آمدن خمینی در سال 57 پرداخت و اعمال دجالگرانه و تروریستی حکومت آخوندی هم‌چون گروگان‌گیری در سفارت آمریکا در تهران و بمب‌گذاری در مقر تفنگداران دریایی آمریکا در لبنان را «نقطة عطف در رشد اسلام افراطی» توصیف کرد.
تام ریج- اولین وزیر امنیت داخلی آمریکا
سناتور لیبرمن اشاره کرد که کانون تروریسم در جهان (رژیم) تهران است؛ اما آنها هم‌چنین بانک مرکزی تروریسم هستند و متأسفانه ما در صدد پس‌انداز مبلغ هنگفتی در آن هستیم، یعنی حدود صد میلیارد دلار. لحظه‌یی به این فکر کنید. این یک موضوع محرمانه نیست. بنابراین از آن لحظه در سال 1979 تا امروز اگر به‌دنبال طرفی باشید که آشوب را تشدید کرده و حالا هم به‌صورت این بربریت قرون وسطایی و داعش رخ‌نمایی می‌کند؛ فکر کنم به سال 1979 برگردید، آن لحظة تسخیر سفارت آمریکا توسط آخوندهاست. و چه چیزی را ایجاد کرده‌اند؟ نتیجه نه تنها تشدید آشوب در منطقه بوده است بلکه مصیبتی جهانی را ایجاد کرده‌اند و به‌نظر من، ما ساده‌لوحانه در این کشور عمل خواهیم کرد اگر به 1979 نگاه نکنیم و درک نکنیم که نطفة اسلام افراطی در (ایران) بسته شد.
و 35 سال بعد، این سرآغاز جریان‌ها نه تنها در منطقه بوده، بلکه این بنیادگرایان و تروریسم تحت نام دین و اسلامیون رادیکال در سراسر جهان رشد کرده‌اند. شک نکنید که آنها تنها به خاورمیانه و آفریقای شمالی محدود نیستند. آنها به آمریکای جنوبی و تقریباً به همة قاره‌های کرة زمین سرایت کرده‌اند.
تام ریج در ادامة سخنرانی خود در جلسة سنا به‌طور مبسوط به تاریخچة تعهدات دولت آمریکا برای حفاظت از اشرفی‌ها پرداخت، و خاطرنشان کرد:
وقتی آمریکا در سال 2004 قول داد تا از ساکنان (اشرف) حفاظت و دفاع کند، این یک قول جمهوری‌خواهان نبود. یک قول حزب دموکرات هم نبود. یک ژنرال آمریکایی برگه‌یی را به این افراد داد، و گفت: «شما به قول ما اعتماد کنید. شما تسلیحات خود را تحویل داده‌اید. ما قول می‌دهیم که امنیت و سلامت شما را تأمین کنیم». 10 سال است که ما به این وعده عمل نکرده‌ایم، چه دولت جمهوری‌خواه و چه دموکرات. در عالم سیاست و امور شخصی، در همة دنیا و در همین کنگره معیار، وفاداری به قول است. اگر به قول خود وفا نکنید، چگونه دوستانتان را حفظ خواهید کرد؟ چه‌طور می‌شود به شما اعتماد کرد؟ خب خوشبختانه برای آن دسته از ما که در این جلسه هستیم و بسیاری دیگر از شخصیت‌ها، هنوز آمریکایی‌ها، جمهوری‌خواهان، و دموکرات‌هایی هستند که مقاومت ایران به آنها اعتماد می‌کند و ما بسیار شکرگزاریم که در این دسته هستیم. و کسانی‌که به آنها اعتماد می‌شود و از این زنان و مردان حمایت می‌کنند و دوستانشان هستند، به سنا آمده‌اند تا بگویند: «به ما کمک کنید تا اطمینان حاصل کنیم، ما به قولی که به این ساکنان داده‌ایم وفا خواهیم کرد».
من بسیار واضح به شما می‌گویم که 10 سال گذشته و وزارت خارجه و سازمان ملل به‌کرات به جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها و رهبران نظامی، رهبران عرصة دیپلماتیک، رهبران سیاسی، مقامات امنیتی و غیره، در تمام این مدت که ساکنان از اشرف به لیبرتی نقل مکان می‌کردند، دروغ می‌گفتند. خیلی واضح. آنها بیانات خیلی مشخصی داشتند، مثلاً «ما الف، ب، ج، را انجام خواهیم داد» و ما هنوز منتظریم که این کارها انجام شود.
من به‌دنبال لفاظی در یک گزارش کمیته‌یی نیستم. من به‌دنبال یک دستور و شاید مقداری پول برای این اقدام هستم که به وزارت خارجه و وزارت دفاع بگوید: «پوشش هوایی بر فراز فرودگاه بغداد را گسترده‌تر کنید تا شامل کمپ لیبرتی شود که خیلی به آن نزدیک است». آن‌را گسترش دهید. این علامتی به دولت عراق خواهد بود اما مهم‌تر از آن به روحانی و آخوندها که ما این بار جدی هستیم و به‌طور جدی به قول خود عمل خواهیم کرد، به‌رغم این‌که طی سالیانی که قرار بود به قول خود عمل کنیم و نکردیم 140 تن به‌قتل رسیدند و صدها تن مجروح شدند.
ما به اینجا آمده‌ایم تا به شما یادآوری کنیم که این یک امر حیثیتی است. ما به آنها قول دادیم. و به قول خود وفا نکرده‌ایم. وقتش رسیده که وفا کنیم. ما به اینجا آمده‌ایم تا به شما یادآوری کنیم که این هم‌چنین یک امر انساندوستانه است. به ساکنان از طرف کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل قول داده شد که از آنها نگهداری شود و آمریکا مالیات زیادی را به سازمان ملل می‌بخشد. و صادقانه بگویم که گاهی به این فکر میکنم که دوران سازمان ملل سپری شده است. سازمان ملل تأثیر به‌سزایی در پهنه ژئوپلتیک نداشته است. گاهی اوقات در رابطه با پناهندگان کمک‌های شایسته‌یی می‌کنند اما آنها به این ساکنان دروغ گفتند. به آمریکایی‌هایی که آنها خواستار کمکشان شدند تا ساکنان از اشرف به لیبرتی بروند، دروغ گفتند. بنابراین ما شما را از این موضوع آگاه خواهیم کرد. اعتماد نسبت به آنها خدشه‌دار شده است. اصلاً فکر کنم دیگر اعتمادی وجود ندارد. و این یک آرمان انساندوستانه است.
من فکر می‌کنم دوست ما شهردار جولیانی خیلی وقت پیش این‌را گفت و باید تکرار کرد که آنها از مکانی که حداقل قابل زیست بود به یک اردوگاه کار اجباری نقل مکان داده شدند. آنها باید تمام زیرساخت‌ها را مجدداً می‌ساختند تا لااقل یک پناهگاه مناسب داشته باشند. ما هم‌چنان می‌جنگیم تا آنها از یک پناهگاه حفاظت‌شده برخوردار شوند و همة اینها برخلاف قول‌هایی است که آمریکا سال‌ها پیش به آنها قبل از نقل مکان داد. چرا آنها در معرض حملات و تهدید و فشار مستمر هستند؟ که آمریکا و سازمان ملل آن‌را نادیده می‌گیرند. چون آنها مهم‌ترین اپوزیسیون سازمان‌یافتة مشروع در مقابل آخوندها و روحانی هستند. و تا زمانی‌که آنها در صحنه حضور داشته باشند و تا زمانی‌که خواستار یک ایران آزاد، بردبار و کثرت‌گرا باشند، تا زمانی‌که آنها خواستار یک ایران غیر اتمی باشند، ایرانی که انرژی اتمی را در مسیر صلح‌آمیز به‌کار ببرد و نه یک حکومت مسلح به سلاح اتمی شود، و تا زمانیکه آنها چنین تصویری را ارائه دهند و این تلاش‌ها را ادامه دهند و بیش از ده سال است که غنای فرهنگ و تاریخ ایران و مردم ایران را تجلیل و تحسین می‌کنند و میگویند: «ایران (آخوندها)، ایران ما نیست و ما از آنها حمایت نمی‌کنیم»، و تا زمانی‌که آنها باقی بمانند و علیه بدرفتاری قرون وسطایی با هموطنان خود در ایران امروز اعتراض کنند، یعنی چشم از حدقه درآوردن و دست و پا بریدن و اعدام و زندان، و تا زمانی‌که توسط خانم مریم رجوی رهبری می‌شوند و از برنامة 10 ماده‌یی او حمایت می‌کنند، تا زمانی‌که همة این ابعاد خارق‌العاده و خصایص این مقاومت قاطع و پایدار باقی بماند، این مقاومت یک تهدید برای آنها به‌شمار خواهد رفت.
و وقتش رسیده که ما به مسئولیت خود قیام کنیم، نه تنها با این که به قول خود عمل کنیم، بلکه از این ساکنان که در راستای منافع کشورشان و نه صرفاً خودشان حرکت میکنند حفاظت کنیم؛ آنها به‌دنبال فرصت‌هایی برای مردم هستند که ما از آنها برخورداریم و اکثراً آرزوی آن‌را دارند. ایران یک کشور خارق‌العاده است، با فرهنگ پرشکوه، تاریخ شگرف، جمعیت تحصیل‌کرده، و تا زمانی‌که آخوندها و روحانی بر سر قدرت باشند، مردم و خصوصاً جوانان نخواهند توانست این ظرفیت‌ها را بارور کنند. من فکر کنم وقت آن رسیده که ما به قولی که 10 سال پیش به این افراد خوب دادیم وفا کنیم؛ که ما امنیت و سلامت شما را حفظ خواهیم کرد. ما باید از آنها حفاظت کنیم و فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین علائمی که می‌توانیم به رژیم ایران بفرستیم، ایجاد حفاظت هوایی است. بیایید این پوشش هوایی را ایجاد کنیم، با حمایت جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها. از شما بسیار متشکرم.
در کنفرانس در سنای آمریکا، ژنرال جک کین نایب‌رئیس پیشین ستاد نیروی زمینی ارتش امریکا، با ذکر نمونه‌هایی از اعمال تروریستی حکومت آخوندی در منطقه در دهة 80 میلادی و هم‌چنین گسترش تروریسم رژیم و عوامل آن در عراق بعد از سال 2003، گفت: مدت زمان درازیست که آنها این‌گونه عمل می‌کنند. (اما) هیچ‌کدام از رؤسای جمهور (آمریکا)، چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه با این موضوع مقابله نکرده است. هیچ کدام در برابر این رژیم نایستاده است.
ژنرال جک کین در بخش دیگری از سخنرانی‌اش به اقدامات گستردة رژیم آخوندی برای حفظ دیکتاتوری اسد پرداخت، و افزود:
ژنرال جک کین- نایب‌رئیس پیشین ستاد نیروی زمینی ارتش امریکا
رژیم ایران به تقویت رژیم اسد ادامه داده و به‌رغم همة تلاش‌های روسیه و رژیم ایران، اسد در حال باختن صحنه و کنترل در سال گذشته بود. این به‌خوبی توسط رسانه‌ها گزارش نشده است، ولی آنها در وضعیت خطیری بودند. رژیم ایران این‌را دریافت و روس‌ها را تحریک کرد که دخالت نظامی بکنند تا بتوانند بقای اسد و رژیم او را تضمین کنند. آنها فقط 22 درصد سوریه را تحت کنترل دارند و بخش بیشتری را هم از دست خواهند داد و این بقای رژیم را در وضعیت بسیار خطیری قرار خواهد داد. به همین خاطر است که روسیه در آنجا دخالت نظامی کرده؛ مطلقاَ توسط رژیم ایران تشویق شدند.
یک ضد حمله در حال حاضر در جریان است و با تعجب کامل، روسیه و نیز رژیم ایران و حضور حزب‌الله و شبه‌نظامیان شیعی و نیروی قدس و رهبران آن که در صحنه هستند، در سه نقطة مختلف در جریان است و وضعیت آن‌طور که آنها فکر می‌کردند، پیش نرفته است. حتی با توپخانة روسیه، با موشک‌های روسیه، با جنگنده‌های روسیه که همگی از این تلاش حمایت می‌کنند. و دلیل آن این است که سوری‌هایی وجود دارند که حاضرند زندگی خودشان را فدا کنند و خانواده‌هایشان را در معرض خطر قرار دهند و نیز جوامعشان را؛ ولی برای یک زندگی بهتر مبارزه کنند. آنها در مقابل این یورش ایستاده‌اند و باید برای همه ما الگو باشند. و این چیزی است که هم‌اکنون در کمپ لیبرتی در حال اتفاق‌افتادن، به‌عنوان نمونه‌یی برای همة ما است. این در مورد شجاعت فوق العاده اخلاقی کسانی است که آرمان بزرگتر را، آرمان آزادی و رهایی را فراتر از خودشان قرار داده اند و حاضرند بخاطر آن کشته شوند.
واقعیت این است که گسترش داعش ناشی از تصمیم سیاسی دولت آمریکا در مورد سوریه مبنی بر عدم حمایت از شورشیان بود، در زمانی که آنها به کمک نیاز داشتند، و این یک فاجعه است. نه تنها ترک عراق، آن‌طور که ما کردیم، نه فقط از نظر نظامی، نه فقط فاصله‌گرفتن سیاسی، من معتقدم این وقتی شروع شد که دولت جدید در اوایل سال 2009 روی کار آمد و تمامی تبهکاری‌های مالکی را تأیید کرد و سنی‌ها را به‌حاشیه راند.
ما به جد به یک استراتژی منطقه‌یی نیاز داریم که با اهداف هژمونی‌طلبانة منطقه‌یی رژیم ایران مقابله کنیم و باید این تلاش را رهبری کنیم.
ژنرال جک‌کین در ادامة سخنانش، حمایت خود را از تأمین پوشش هوایی برای کمپ لیبرتی توسط آمریکا اعلام کرد و سپس به توافق اتمی با رژیم پرداخت.
وی گفت: ما باید رژیم ایران را به حسابرسی بکشیم. قاطع باشیم و بدانیم که آنها تقلب خواهند کرد. رئیس‌جمهور (بعدی آمریکا) باید ضعف‌های این معامله را شناسایی کند و اگر از آن ضعف‌ها به نحوی سوء استفاده شود که رژیم ایران در مسیر ساختن یک بمب اتمی باشد، در آن موقع، سیاست آمریکا باید متوقف‌کردن چنین چیزی باشد.
در پایان کنفرانس سنای آمریکا سفیر لینکلن بلومفیلد در سخنان اختتامیة خود، گفت:
سفیر لینکلن بلومفیلد- معاون پیشین وزیر خارجة آمریکا در امور سیاسی – نظامی
اگر شما در تمام طول کنفرانس نشسته بودید، گوش کردید، و اگر سخنان را جذب کرده باشید، حالا می‌فهمید که ساکنان کمپ لیبرتی در اصل یک تابلو، یک تابلوی چشمک‌زن را از موقعیت آمریکا در خاورمیانه منعکس می‌کنند. هر کس در خاورمیانه می‌بیند که ما یک وعده دادیم و آن‌را نگه نداشتیم. هر کس در خاورمیانه می‌بیند که یک گروه مقاومت وجود دارد که خواهان یک ایران دموکراتیک غیر اتمی با حاکمیت 80 میلیون نفر مردم است و ما آنها را نادیده می‌گیریم. و همه می‌بینند که سازمان ملل متحد وعده‌هایی برای اسکان این افراد داد که برآورده نشده‌اند. این موقعیتی است که ما در آن قرار داریم و کمپ لیبرتی اساساً نشان‌دهندة وضعیتی است که اعتبار و سیاست آمریکا
در آن غرق شده است. و شما امروز برخی اظهارات بسیار قوی را شنیدید.
گزارشی دیگر از سایت همبستگی 

۱۳۹۴ آذر ۱۹, پنجشنبه

ایران-عر اق-کمپ لبیرتی،قصه مجاهد پیرنورمراد 82 ساله

دوستان این مطلب سال گذشته است ولی بعدازشلیک 80 موشک در لیبرتی دیدم خالی از لطف نیست و شک ندارم الان
نور مراد82ساله چندبرابر داره کشت وکار میکنه و لیبرتی را سر سبزتر از قبل میکنه

روزنامه السياسه- كويت 13/9/93

نورمراد 81 ساله اهل خرم‌آباد ايران در حال تلاش براي كاشت بيدهاي كوچك در گلخانه خود در كمپ ليبرتي مي‌باشد گلخانه او پر از بيدهاي نونهال است او آنها را براي فصل بهار آماده مي‌كند. اين عادت او و عادت همه آنهاست، و هرجا كه رفته‌اند شكل زندگي و صورت زمين را تغيير داده‌اند. آنها بودند كه از زمين خشك و لم يزرع در كمپ «اشرف» يك شهر سر سبز ساختند و اين همان چيزي است كه نور مراد و ساكنان «ليبرتي» مي‌خواهند در زمينهاي مرده و ميراننده ليبرتي نيز انجام دهند. اين مبارزه ما براي پيشرفت زندگي در دو جنبه مادي و معنوي آن و آن‌چه كه از تغيير و ترقي در قوانين و ديدگاهها ايجاد مي‌كند مي‌باشد. او شرح مي‌دهد كه بذر اين درختان را با زحمت زياد از تنها درخت تنومند و قديمي داخل كمپ به‌دست آوردم و آنها را ابتدا نشا و بعد شروع به كاشتن كردم او كنار هر نهالي كه كاشته بود اسم يك شهيد را روي پلاكارد كوچكي نوشته بود، و بدينسان او زندگان را شاد و مردگان را گرامي مي‌دارد.
او مي‌گويد آن چه بعد از به داركشيدن ريحانه جباري در صحنه سياسي بين دنيا و رژيم گذشت و جهان را تكان داد، فقط يكي از جنبه هاي واقعيت زندگي شهداست، آنها كه در مقابل بي عدالتي ايستادند و از خود ضعف و سستي نشان ندادند آنها مثل درخت استوار شاخ و برگشان در فضاي اجتماعي و سياسي جامعه بال و پر مي‌گشايد، همان‌طوريكه در قرآن كريم آمده” و لا تحسبون الذين قتلوا امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون (آل عمران 162)
نورمراد با تبسمي آكنده از اطمينان و اميد باغچه كناري را نشان داد و گفت گيرم كه يك بوته گل تاج خروسي را از ريشه در بياوري با هزاران دانه اش كه در زمين ريخته و با رويش جوانه هاي آن چه كار مي‌كني و حقيقتاً نمي‌دانم امروز رژيم در جامعه ايران با خيزش رشديابنده جوانان چه كار خواهد كرد. من نيز دوست داشتم، واقعيت اين رويش و بالندگي مبارزاتي را با كاشت يك نهال در كمپ ليبرتي نشان بدهم تا عصيان همه شهداي اعدام شده را در برابر بي عدالتي زنده نگاه دارم. در كنار اين نهال، درخت سرسبز تنومند تر ديگري ديده مي‌شود كه روي پلاكارد آن اسم غلامرضا خسروي (زنداني اعدام شده بند350زندان مخوف اوين) نوشته شده است كه تاريخ كاشت آن مرداد 93 است.
نور مراد مي‌گويد با كاشتن درخت در كمپ ليبرتي و سرسبز نگاه داشتن آن من به جاي تسليم و ذلت، زندگي و سرشاري و اميد و نبرد را انتخاب مي‌كنم تا به رژيمي كه مي‌خواهد ما را از بين برده و زندگي را در ما بميراند و توسط عواملش يك محاصره ضد انساني را بر اين كمپ كه آن را ” ليبرتي “ نام نهاده اند، اعمال مي‌كند، بگويم شما جز سستي و مرگ و نابودي - و دست برداشتن از پيمودن راه آزادي كه آن را در راه آرمانهاي عادلانه مان آرمان انسانيت و عدالت اجتماعي پي گرفته ايم - براي ما نمي‌خواهيد ولي به شما مي‌گويم كه من سربلند و راست قامت و استوار باقي خواهم ماند و از وحشت شما از مسيرمان كه مسير حق است، مسرور و مفتخرم. و بدانيد كه اعمال جنايتكارانه تان جز بر فخر و سربلندي و پايداري و شجاعت من نخواهد افزود و روز بروز مصمم تر و قدرتمند تر مي‌شوم اين‌طور است كه بر شما پيروز مي‌شوم به‌رغم اين‌كه خروج آزادانه جهت رفتن به بيمارستان و درمان كه حق اوليه هر انساني و به‌طور خاص هر پناهجويي است را از من و ساير ساكنان كمپ دريغ كرده ايد اما بدانيد خستگي و كلافگي و سستي و تن دادن در فرهنگ مبارزاتي ما جايي ندارد “.
نورمراد خاك اطراف نهال را براي آبياري آماده مي‌كند و با لهجه شيرين لري ترانه لري ” دايه دايه.. وقت جنگه ” را زمزمه مي‌كند.
او مي‌گويد آخر براي رژيم ايران كه زندگي مردم اهميتي ندارد آنها مي‌گويند ” مردم مي‌ميرند. به درك ! من به بمب مي‌رسم ! زنان صورتشان با اسيد ميسوزد و از بين مي‌رود به درك ! زن نبايد بپاخيزد و عليه انديشه ارتجاعي زن ستيز قيام كند! مخالفين من بايد در كمپ ليبرتي از بين بروند اگر با موشك ديگر جواب ندارد آنها را با زجر كش كردن و كارشكني در بردن آنها به بيمارستان به‌صورت قطره اي هم شده زجركش مي‌كنم و از پاي درمي‌آورم و عمرشان به درك !
نور مراد مي‌گويد 52 ساله بودم كه به كاروان مبارزه براي آزادي ميهنم پيوستم آنموقع خيلي ‌ها مي‌گفتند كه تو با اين سن و سال كه ديگر كاري نمي‌تواني بكني اما من از دلاوريهاي مجاهدين و شهر اشرف شنيده بودم آنموقع كتابي خواندم از سرگذشت ماهي سياه كوچولو كه عكس جريان آب شنا كرد و تسليم امواج خروشان رود نشد و آن‌قدر در پيچ و خم موجهاي كف آلود و ضربه هاي كشنده سنگلاخ هاي بستر اين نهر يا آن رودخانه، دست و پنجه نرم كرد و تسليم نشد تا سرانجام به دريا رسيد، و اكنون كاشتن درخت در ليبرتي برايم همان حركت ماهي سياه كوچولو را تداعي مي‌كند. رژيم و نيروهاي وفادارش با محاصره پزشكي كمپ ليبرتي مي‌خواهند ما را هلاك كرده و اراده مان را بشكنند اما آنها هرگز نخواهند توانست آرمانها و اصول ما را محاصره كنند. اين‌جاست كه به بنيادگراها بايد گفت به گروگان گرفتن عقيده و آرمان هرگز امكانپذير نيست.
خورشيد در حال غروب است و نورمراد از يك روز پركار بيرون مي‌آيد او صحبتهاي خود را اين‌گونه به پايان برد راستي نمي‌شود با غربال جلوي خورشيد آزادي را گرفت اين بيدها روزي تنومند خواهند شد و داستان حقيقت پنهان خود را براي نسلهاي بعدي و پيامي كه به‌همراه دارند بازگو خواهند كرد. پيام ماندگاري و رويش و جاودانگي، زندگي وفا و پايداري.

۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

ایران-ویدئوتظاهرات ساکنان کمپ لیبرتی اخبارتوطیه های کثیف وزارت اطلاعات ونیروی قدس برای حمله مرگبار بعدی نصب دوربین وتوطئه تحت پوش خانواده


مریم رجوی در موردنصب دوربین در کمپ لیبرتی

تظاهرات ساکنان کمپ لیبرتی در اعتراض به ادامه محاصره ضد انسانی کمپ و ممانعت از ورود سوخت و قطعات یدکی برای تعمیر ژنراتورها و نیازهای پایه ای ساکنان 

این کلیپ به زبان انگلیسی است
تظاهرات ساکنان کمپ لیبرتی هشدارادامه توطئه علیه مجاهدان لیبرتی

هنوز پیکرهای بخون خفته شهیدان قهرمان موشک باران لیبرتی در خاک به آرامش نرسیدند که رژیم طلسم شکسته زهر خورده ولایت فقیه آماده سازیهائي برای حمله مرگبار بعدی انجام میدهد یا در پوش به اصطلاح خانواده و یا  نصب دوربینهای جدیدی در اطراف محل استقرار مجاهدین لیبرتی

قسمتی از اطلاعیه شورای بیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 6 آذر:

در روز پنجشنبه ۵ آذر (۲۶ نوامبر۲۰۱۵) مأموران کمیته سرکوب مجاهدین اشرف به ریاست فالح فیاض، مشاور امنیتی دولت عراق، دوربینهای جدیدی را در اطراف محل استقرار مجاهدین لیبرتی نصب کردند. هدف از دوربینها که خروجی آنها در اختیار سفارت رژیم آخوندی و نیروی تروریستی قدس قرار می گیرد، شناسایی دقیقتر داخل کمپ و تحرکات ساکنان به منظور گرفتن تلفات بیشتر در حملات بعدی موشکی است. رژیم ضدبشری آخوندی بعد از حمله مرگبار موشکی در صدد جمع آوری اطلاعات از جمله نقاط اصابت موشک و اسامی مجروحان و اماکن تخریب شده است.

نصب دوربینهای جدید در حالیست که یک ماه بعد از حمله مرگبار موشکی نیروهای عراقی از ورود ماشین آلات لازم برای جمع آوری بنگالها و وسایل منهدم شده و تمیز کردن کمپ یا وسایل اولیه برای تعمیر بنگالها و تأسیسات آسیب دیده و همچنین از ورود حداقل الزامهای امنیتی مانند تی والها جلوگیری می کنند. علاوه بر انهدام و از دور خارج شدن بخش زیادی از بنگالها، بسیاری دیگر از بنگالها و تأسیسات نیز آسیبهای جدی دیده و نیازمند تعمیرات هستند وگرنه در فصل سرما و بارندگی قابل استفاده نخواهند بود.


ادامه

قسمتی از اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران 5 آذر:

فراخوان برای بازدید هیأتی از وکلا و پارلمانترها از اروپا، آمریکا و کشورهای عربی از لیبرتی

روز سه شنبه سوم آذر 1394 سفارت رژیم ایران در بغداد و کمیته سرکوب مجاهدان اشرف به ریاست فالح فیاض، مشاور امنیتی دولت عراق، و در همدستی با مزدور شناخته شده نیروی قدس عباس البیاتی از باند مالکی، در یک شوی مضحک، یک گروه از مزدوران وزارت اطلاعات و نیروی قدس را در پوش خانواده ساکنان لیبرتی به پارلمان عراق بردند تا با سوء استفاده آشکار از ملاقات با شماری از نمایندگان از جمله آقایان همام حمودی و ارشد صالحی و تکرار اکاذیب آخوندها علیه ساکنان لیبرتی به زمینه سازی برای قتل عامهای بعدی بپردازند.

حلقه دوم این شو تشکیل جلسه یی در روز 4 آذر در مقر کمیسیون حقوق بشر پارلمان با کمیته سرکوب با اسم «کمیته عالی کمپ حریه در نخست وزیری» بود. بنا به سایت پارلمان عراق در این جلسه «خواستهای بستگان» ساکنان و «تمایل آنها به دیدار با فرزندانشان» در لیبرتی «به منظور اتخاذ اقدامات لازمه از جانب دولت برای فراهم نمودن این دیدارعرضه» و «با ارائه پرونده کمپ حریه در جریان جلسات آینده مجلس نمایندگان توافق شد».

۱۳۹۴ آبان ۲۲, جمعه

ایران- اشعارونامه هائی برای مجاهدان اشرفی بعدازحمله جنایتکارانه به کمپ لیبرتی آبان94


 در وصف مجاهدان اشرفی در کمپ لیبرتی شعرقارّه‌ی ششم
پیچش الفبا‌های خبری در گـره بـاد است:
ـ قارّه‌یی می‌آید...
افقهای قاره‌ی ششم
رو به اشراق‌اند
و فکرها
در گهواره‌ها
زبان باز می‌کنند...
پنجره‌های مشعوف
آبستن کوکب‌هایند...
در سکوتهای قاره‌ی ششم
همیشه غنچه‌ی فکری لب می‌زند
واژه‌یی می‌شکفد...
در باغ‌های قاره‌ی معنا
انسان از شاخه‌های قرائتهای مقدّس
خود را می‌چیند
و در میلادی بی‌جنس و بی‌نـام
رواق‌ها‌ی قارّه‌ی ششم
تصنیف آزادی می‌نویسند...
ع. نسیم22آبان 94
شعری زیبا از جمشيد پيمان



جمشيد پيمان

خواهيد اگر به سينه ى ظلمت شرر كنيد
بايدسياوشانه از آتش گذر كنيد
با عاشقان مهرِ فروزان يكى شويد
شب را به عشق ديدن خورشيد سركنيد
تا بشكنيد هيبت شب، شعله بر كشيد
وآن شعله را به آتش جان مستمر كنيد
با همرهان يكدله، پويان به ره شويد
از خيل خواب ديده ى حيران حذر كنيد
موجيد و نيست در دلتان خواهش سکوت
خيزيد و عاشقانه به توفان سفر كنيد
با پتک عزم، گرده ي تقدير بشكنيد
با رزم خويش حادثه را بى اثر كنيد
با عشق اگر که وعده ى ديدار كرده ايد
بايد که جامه ى همت به بر كنيد !
ضحاک از اين ديار ،به خود، دل نمى كند
بر آن چه کرد کاوه، به عبرت نظر كنيد

قطعه زير، با عنوان «در اندوه ليبرتى» سروده اى است از شاعر و ترانه سراى گرانقدر و تواناى  ميهنمان، آقاى جنتى عطايى. ايشان اين شعر را چند روز پس از موشك باران جنايتكارانه كمپ ليبرتي توسط رژيم آخوندى سرودند.

جنتى عطايىچرا؟چرا سکوت مي كنم،چرا؟
رو به کشتار جوان جوان گريخته، جان به دست گرفته، سکوت مى کنم، پشت مى کنم به اينكم، که ديروز يا فردايشان همرنگ رخداد هاى من نيست؟
چرا؟چرا سکوت مى کنم، چرا؟
هم جبهه باشادمانگى کشندگان آينده ى خود سکوت مى کنم چرا که از نهالى ميوه مى سوزانند که سايه اش را بر نمى تابم؟
چرا؟ چرا سکوت مى کنم، چرا؟
در راستايى چنين خونبار و مثله مثله کن، با سينه يى برهنه و دستانى بسته ،در برابر جوخه يى آتشبار در چنگال و تا بن دندان زره پوش، که زادگاهم را مرگ آفرين کرده است، پس پشت نوبت خود پنهان مى شوم تا براى همزادگانى ويران شده که روياهايش با پسند من بيگانه بوده است ، فریادی سر ندهم؟ اشكى نرزيم؟ آهى نکشم؟
چرا؟ چرا سکوت مى کنم؟ چرا؟چرا؟ چرا؟
چرا سکوت مى کنم، چرا؟
ايرج جنتى عطايى
۲/۱۱/۲۰۱۵
مادر مجاهد فاطمه عباسی



«قسم خورم همه چیزم «مجاهدین» باشد» - «به مادر مجاهد فاطمه عباسی»

دهان آذری‌اش فارسی سخن می‌گفت
و گوش میکروفون از شوق او تعجب کرد
تمام قلب من آن لحظه در توقف بود

که: مادریست، ببین! غیرتش تماشایی ست
جوان که نیست و هفتاد سال پشت سرش
گذشته در تحمل داغ شهادت فرزند

و او دوباره نشانده به لب چنین لبخند
سه سال هم که به زندان و بند و در سلول
و روی تخت شکنجه، و بازجو می‌زد

ولی دوباره همیشه قوی‌تر از قبلش
ز مرز رد شد و خود را رساند تا گوید
قسم خورم همه چیزم مجاهدین باشد

و غیرت مجاهدی‌ای دوست این‌چنین باشد
من جوان ز تماشا به حیرت افتادم
اراده‌ام چو چنین پیر، آهنین باشد

دهان آذری‌اش فارسی سخن می‌گفت
«گسم» خورم همه چیزم مجاهدین باشد

از «م. شوق».


سلام ای پیام آوران راه آزادی ،
ای شایستگان آفرینش ،
سلام ای ذات حقانیت ای فروتنان ،
سلام ای فرزندان نور و روشنائی و دشمنان ظلمت ،


شما وارسته گان ، وارث این زمین اید ، ای ذات متبلور خداوند ،سلام بر شما ای گلستان عشق و معرفت در شوره زار زمین ،
از وجود پر مهر شما جهان معنا گرفت ،
سلام ای معلمان پایداری و استقامت ، ای آموزگاران لطف و صفا ،،، سلام ،
شما گنجینهَ آزادی ، رها بخش ملتی در بند ، منتخب خداوند برای ملتی دردمند ،
و شما هدیه روزگار به ملت ستم دیده ایران .
ای حاملان پیام آزادی به ملتی داغ دیده بر زیر آوارهای ظلم و ستم ،
ای شیر زنان ، کوه مردان دیری نخواهد گذشت که جهان را به بهشتی مبدل خواهید کرد ، قهر را به آشتی ، غم را بشادی ، نور را به تاریکی ،
کویر را گلستان ، نفرت را به عشق و هزاران تبدیل ، صلح و دوستی و جهان در برابرتان سر تعظیم فرود خواهد آورد ، و دیری نمیگذزد که
ملتی را از چنگال اهریمن برای همیشه آزاد خواهید کرد ،
سلام ای ناجیان آزادی ،
ای درختان پر بار که سایه افکندید بر سر دردمندان و بی بیکناهان و ستم کشان،
میوه های درخت عشق تان را بر عاشقان همچنان ارزانی داشته اید بدون چشم داشتی ،
نامتان تا ابد بر زبانها جاری خواهد ماند ،
حقا که نمونه انسان حقیقی شمائید ،
ای صالحان ای بزرگان صدق و فدا گناه مرا ببخشید که درکنارتان نیستم ، ایکاش هزاران چو من فنا بود و زخمی بر شما نمی بود ،
قلب من است که مینویسد ، می کوید و می خروشد ،
شما که جهان را به صلح و دوستی برابری و برادری به عشق و صلح دعوت کردید اما این اهریمنان و ضحاکان دوران با آتش از شما
استقبال کردند ،
ای سایه های حق میدانید که آنچنان نماند اینچنین نیز هم نخواهد ماند ،
خوشا بسعادتتان که از جنس نور هستید از جنس بلور از جنس صبح روشن شما او هستید و خداوند خواند شما را که رها بخشید جهان را ،
ازکاسه استارگان وز خون گردون غافلم – یکبار زائید آدمی من بارها زائیده ام
سلام بر شما ای بنده گان بیدار ، ای نماینده گان صدق فدا ،
این شمایئد که جهان را از شر اهریمن آزاد خواهید ساخت ، سلام بر شما ای ستارگان آسمان ای خورشید شرف و آبروی زمین ای گرمی
بخش امید به زندگی ،
شما اعتبار و امنیت جهان اید ،
سلام و هزاران سلام .
امیر آرام


شعری زیبا از شاعر مجاهد اشرفی در کمپ لیبرتی ع. طارق

می‌توانی ظریف‌ترین هم بافتی استخوانهایمان را
با گردبادی از شرارت ترکش‌ها
شخم زنی، غربال کنی، در هم بتوفانی
می‌توانی شادی سکه‌های باران را
با نفس‌های غافلگیرانه تموزت
به تاریکی‌های مرگ پیوند زنی
می‌توانی داس‌های شریر شبانگاهی‌ات را
بر شریان زندگی
به گردش درآوری
می‌توانی کارد بر گلوی ترانه‌ها بنهی
و اعتماد آدمی را
در مسلخ ناباوری
بر نطع خون سرشت بنشانی
می‌توانی آری... الماس برتاج نشانان مرصع شمشیر،
آسیاب به خون چرخانان منخرین پرباد
مناره سازان چیره دست
با خشت -کله‌های آدمی،
پیش از تو بسا توانسته‌اند.
دانش جنگ بزدلانه خفاش،
با جوانه نور در گریوه شب
تدارک پیانویی مخوف از موشکهای مجهز به کلاهک مرگ
برای نواختن سمفونی رعب
در جغرافیای کوچک یک کمپ بی‌دفاع
بارش پتک‌های هیز انفجار
بر ظرافت نظمی از قوطی کبریت
نوعی توانستن است؛ توانستن کفتار در پوزچرخانی در آخال

مرگت باد!
ای آن که ننگ از تراکم خبث تو
در شرم پنهان می‌شود.
می‌توانی... آری
اما نمی‌توانی
طنین گل سرخ را
در عروج تا اریکه آبی‌های بلند
با هیچ خبث مسلح
مانع شوی.
می‌توانی... اما... . نمی‌توانی.









مجاهد شهید حسین ابریشمچی
چون که امثال تو را می‌دیده این ایران من،
در تمام سالهای چرکی آخوندناک
حس خواری هیچ لحظه در تن‌اش جا خوش نکرد
از کسانی چون تو بود
حس این عطر شرف
از کسانی چون تو ای افتاده مرد
از کسانی چون تو، ای!
شیر میدان نبرد
من در این فکرم که نامت را چه کس این نام کرد؟
چون که از حس ت و و یاران مانند تو،
می‌شد،
قدری از راه حسین و بوی او بویید و رفت
ـ من از اعماق صداقت خیز قلبم می‌زنم این حرف را ـ
وقتی امثال تو را من دیدم و یک نسل دید،
سالها
تردیدهای خویش را یک سو نهاد و
در پی آزادی مردم دوید
ای برادر!
قهرمانی خفته در خونی کنون
اما خدا گفته ست در ما زنده ای!

آن‌چنان صاف و صمیمی می‌گذشتی هر کجا
که نمی‌فهمید آدم،
این‌که این‌گونه فروتن خنده زد بر روی من،
این‌که اینسان خاکی آمد،
با نگاهی مهربان و گرم چیزی گفت و رفت!،
قهرمانی بوده در میدان رزم.

میهن ما
با تماشای تو و امثال تو
قد راست کرده در همه این سالها
پیش این دجالها
حس این عطر شرف که از تو و امثال تو
منتشر گردیده در ایران ما
بهترین چیز ضروری بهر هر هم میهنی‌ست
اخترانی چون تو دارد آسمان این وطن!
هم ازین روی است که تعبیر من،
و حس ما، از چهره‌ی ایران فردا، «روشنی» ست.

از: م. شوق
11/3/2015

۱۳۹۴ آبان ۸, جمعه

ایران-عراق- ترانه سرودهائي با تصاویرشهیدان مجاهد خلق در حمله موشکی لیبرتی7آبان 94

ایران- کمپ لیبرتی ترانه روزبه زگهواره تا گور#آزادی بجوي


ترانه ز گهواره تاگور آزادی بجوی از روزبه

زگهواره تا گور#آزادی بجوي
بر اين غمزده خانه شادي بجوي

دمي از تكاپو و رفتن نمان
بسوزان سراپرده ي دشمنان
نترس از فقيهان مرگ آفرين
ز بيداد اين پينه ها بر جبين
به ويراني خانه ها خو مكن
به كشتار پروانه ها خو مكن
بكن بند و زنجير را از تنت
طنابي كه پيچيده بر گردنت
به اعدام ريحانه راضي نشو
شريك جنايات قاضي نشو
بيا فكر ايران دل خسته باش
به دلهاي آزاده پيوسته باش
زگهواره تا گور #آزادي بجوي
بر اين غمزده خانه شادي بجوي

 كر ارتش آزادي بخش» سردار فاتح كر ا
رتش آزادي ب كر ارتش آزاترانه سرود سردار فاتح - تقديم به فرمانده حسين ابريشمچي
اي فراتر زهرچه اسطوره
از تو خالي نبوده ميدانها
زندگي كرده اي براي نبرد

بخش » ردار فاتحخش » سردار فاتح

روز حساب . . . 
كارى جديد از روزبه

3روز بعد از موشكباران كمپ ليبرتي
خطاب به آخوندهاى جنايتكار كه در وحشت از اين كانون اميد و انقلاب دست به جنايت وحشيانه زدند 
 اینجا آغاز پايان توست كانون ترس پنهان توست

لینک کلیپ  ترانه در رگانم خون این خاک -روزبه 




سرود رزم بی امان با تصاویری از حمله جنایتکارانه موشکی به لیبرتی آبان94

خوشا در راهِ آزادي، به خون عهدي دگر بستن



شبيخون
خوشا در راهِ آزادي، به خون عهدي دگر بستن
خوشا اينگونه در زندان، به مرگ شب كمر بستن
دوباره قتل گل، دستانِ پنهاني هجوم آتش و آوار و ويراني
دوباره عشق در دام ِحريق افتاد دوباره گرگ ها در رختِ چوپاني
ببين از خونِ يوسُف، صبحْ گلگون شد خوشا تكثيرِ اين خورشيدِ زنداني


خوشا در راهِ آزادي، به خون عهدي دگر بستن
خوشا اينگونه در زندان، به مرگ شب كمر بستن
چه بيهوده به پايِ باغ مي پيچند عبثْ ديوارهاي سرد و سيماني
كدام آتش حريفِ شاخسارِ ماست؟ كه سَروِستانِ ايمانست، ميداني!
مرا افسرده چون مرداب مي خواهند خوشا دريايِ من ، هر لحظه طوفاني!
خوشا در راهِ آزادي، به خون عهدي دگر بستن
خوشا اينگونه در زندان، به مرگ شب كمر بستن
منم من، عاشقي بيگانه با ترس و پريشاني تو سرگرمِ شبيخوني و من گرمِ رجزخواني
گهي تير و تبر، گه بر من آتش ريختي ابليس! ولي هر بار، رخشان تر شد اين الماس انساني
چه دلها غرق خون كردي، چه جان ها بر لب آوردي كنون از خشم سيل آسا، هراساني ، گريزاني
مهيا باش آتش را، كمان و تيرِ آرش را كه بر قلبت فرو بنشيند از عصيان ِ ايراني
خوشا در راهِ آزادي، به خون عهدي دگر بستن
خوشا اينگونه در زندان، به مرگ شب كمر بستن


زلف آشفته و خندان لب و مست 


پیرهن چاک و سه راهی در دست



بگو با من ای شقایق زخمی کدوم خزونی با کدوم ذوق شکفتن داری از بهار میخونی

منم فریاد تو ای خفته در خون که عهدی با تو دارم سرخ و گلگون
تو ترجمان راز عشقی لحظه از خود گذشتن 
قدکشیدی پیش طوفان حتی با دستهای خالی تا همیشه زنده باشه فروغ میهن