۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

ایران--یادبود نگين كهكشان اشرف ژيلا طلوع

آخرین تصویر مجاهد قهرمان ژيلا طلوع آنجا كه خود را سپر فرمانده زهره كرد و جاودانه شد برگ جديدي از عشق و فدا را حاودانه كرد و درسینه تاریخ تصویری ماندگار شد

درشـبـسـتان چنين سـرد وخـمـوش
مـیـروم تـا شـورشـی بــر پـا كـنـم
تـا سـكـوت تـلـخ سـاحــل بـشـكـنـم
سـيـنـه را جــولانــگـه دريــا كــنـم
«به راستی زندگی جز عقیده و جهاد در راه آن نیست. چنین زندگی چقدر شیرین است… باید مجاهد خلق بود تا به عمق زیبایی، طراوت و نشاط هستی پی برد و آنوقت می توان فهمید که زندگی جز پلی برای عبور نیست. … ایمان دارم که شب سرد و ظلمانی از میهن خمینی زده مان رخت برخواهد بست، و آفتاب عشق و زندگی و رحمت و رهایی بر سرزمینمان خواهد تابید.
«لحظه ای چند بر این اوج کبود، نقطه ای بود و سپس هیچ نبود.
«به رژیم و اعوان و انصارش که تمام قوا علیه ما صف بسته اند، می گوئیم اگر امروز اشرف از چهار طرف در محاصره است، شما در همه جهات در بن بست مطلق هستید و از هر طرف که بچرخید، راهی به پس و پیش ندارید. … در این نبرد همه جانبه به وظایف خود قیام می کنم»..
باسرمایه سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، عصاره مبارزات خلق مان، ارتش آزادیبخش ملی ایران، یگانه پاسخ سرنگونی رژیم ضدبشر، با رود خروشان خون شهدایی که جان بر سر پیمان نهادند... به وظایف و مسؤلیتهای این دوران قیام می کنم... بر سر عهد و پیمان خون و نفس خود ثابت قدم هستم و خواهم بود. تا سرنگونی رژیم ضدبشری و آزادی خلق در زنجیرمان و تا تحقق آرمانهای والای مجاهدین، حاضر، حاضر، حاضر و این نبردی است تا پیروزی
تقديم به قهرمان كهكشان اشرف ژيلا طلوع كه يه نگين اشرفي بود كه تن حصار رو فرسود
زير رگبار گلوله تن زخمي شو سپر كرد در كنار يار موند و تا سپيده ها سفر كرد
برای دیدن کلیپ به این لینک کلیک کنید
https://www.facebook.com/100004788198375/videos/331268077042796/
برای مطالعه زندگی نامه اینجا کلیک کنید

۱۳۹۴ شهریور ۵, پنجشنبه

ایران-کهکشان اشرف-يادي ازمجاهد قهرمان فاطمه (زری) کامیاب شریفی

گیرم از ساقه بریدند بسی شاخه گل
ریشه ها هست که صد شاخ دگر رویانند
فاطمه کامیاب شرییفی عکس

فاطمه از خانواده اي مجاهد و گردپرور است. دو برادر فاطمه از شهيدان مجاهد خلق، به نامهاي بيژن و اسفنديار بودند
مجاهد شهيد بيژن كامياب شريفي دلاوري بود كه بخاطر اداي احترام شجاعانه اش بر پيكرهاي موسي واشرف، در 19بهمن سال60 در اوين توسط جلادان خميني تيرباران شد

فاطمه شرح شهادت برادر قهرمانش را چنين بيان كرده است
«سال 60 كه شهداي 19بهمن رو آورده بودند توي اوين، برادر من17 سالش بود اون موقع تو زندان بود كه با يك سري از بچه ها آوردند بالاي سر شهداي 19بهمن كه اونجا اداي احترام كردند، همه سرود خوندند، و برادر من پاي اشرف و موسي را بوسيد و همون جا درجا لاجوردي دژخيم، شهيدش كرد».
برادر ديگر فاطمة قهرمان، رزمندة دلير مجاهد خلق، اسفنديار كامياب شريفي بود كه در 4مرداد 1367 در عمليات فروغ جاويدان قهرمانانه به شهادت رسيد.
آخرين دست نوشته اي كه از فاطمه بجاي مانده است نوشته بود:
«… هر چه زمان می گذرد قدر و ارزش راهی که به آن پا نهاده ام در زیر چتر رهبری مسعود و مریم را بیشتر فهم می کنم و خدا را هزاران بار شکر می کنم که من را در این مسیر هدایت کرد و نمی دانم با چه زبانی شکر این همه نعمت را بکنم. … در این مرحله با ایمان به مرحله سین و تغییر دوران بار دیگر… پیوندم را هرچه مستحکمتر و پولادین تر می کنم که بار مسئولیت پذیری ام را در این دوران صد چندان بیشتر می کند. … بار دیگر از خدا می خواهم که: من را رهروی شایسته در این مسیر گردان! و مجاهد بدهکار باشم و شهادت را که هم چون شهدی شیرین در این مسیر است نصیبم گردان. مجاهد بدهکار می مانم. مجاهد بدهکار می میرم…».
برای مطالعه کامل زندگی نامه اینجا کلیک کنید

ایران-پیام زندانی سیاسی علی معزی، به‌مناسبت دومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره

  از اعماق سیاهی از دل نا امیدی جوانه ای همیشه رویان پر امید و سخت جنگاور و مبارز نه پیری نه بیماری نه زندان و شکنجه نه ترسی از مرگ هیچ چیز از جوهره سبز حیاتش کم نمیکند هیچگاه 
نمادی از هزار اشرف است

ایران-پیام زندانی سیاسی علی معزی، به‌مناسبت دومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره

پیامی از زندانی سیاسی علی معزی، به‌مناسبت دومین سالروز دهم شهریور ۹۲- کهکشان زهره


دهم شهریور 92 پایداری خونفشان و رشادت بار آخرین گروه اشرفیان، ایستادگی را تکثیر و اشرف را جاودانه ساخت.
درک اوج صدق و فدا و عظمت حادثه و نیز درک مظلومیت و معصومیت و تعهد آنها، از ظرفیت من خارج است اما احساساتی هست که درون انسان را منقلب می‌سازد.
جمعیتی معدود در کیفیتی عظیم و مقاومت با دستان خالی، امانت سنگین نسلها را از کوران حوادث گذر داده و به کهکشان زهره سپردند.
یاد باد از آن 52تن پاکباختگان و تابندگان ابدی، مجاهدانی هم‌چون زهره قائمی و ژیلا طلوع، گیتی و حسین و دیگر ستارگان جاودان.
صلوات‌الله علیکم و علی ارواحکم و علی اجسادکم و علی اجسامکم وعلی شاهدکم و علی غائبکم و علی ظاهرکم و علی باطنکم
درود و رحمت خداوندی بر شما و بر جانهای پاک و تن‌ها و پیکرهای شما باد.
در این مقطع نیز تثبیت شد که هیچ مانعی نمی‌تواند راه مبارزه برای حقوق مسلم مردم ایران را بر مجاهدانش ببندد.
اینگونه قربانی پرداختن برای آزادی و دموکراسی واقعی، آن هم در قرن بیست یکم ناشی از بی‌مسئؤلیتی مراجع و مجامع جهانی است. بلافاصله پس از پایان حادثه رژیم رنگ و رو باخته و مستاصل و درمانده خود را با ننگی که وبال گردنش شده بود تنها یافت.
بطوریکه در تلویزیون شعبده باز خود نخست اعلام کرد که مجاهدین داخل اشرف در درگیری داخلی بین خود همدیگر را کشته‌اند. اما ساعتی بعد مدعی شد که ملت عراق به اشرف حمله کرده است. در مرحله سوم هم که معلوم شد فاجعه و جنایت توسط نیروهای ویژه تحت‌امر مالکی و با همکاری و هماهنگی اربابانش صورت گرفته است.
بیگمان عزت و سر فرازی از آن مجاهدان متعلق به ملت ایران و خواری و شکست تاریخی از آن دشمنان مردم خواهد بود.
و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
علیمعزی. زندان مرکزی کرج. شهریور 1394

۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

ایران- -یادی ازقهرمان مجاهد میترا باقرزاده

يادي از مجاهد  قهرمان میترا باقرزاده

جملاتي ماندگار از مجاهد قهرمان میترا باقرزاده
«این خیلی وضعیت خوبیه. برای یک میهن و برای یک ملت. امید داشتن، دلگرم بودن. چشم انداز روشن داشتن. وقتی حضور این امید و این شور و خروش رو متوجه می شویم که بتونیم در نظر بگیریم وضعیت رو که چنین شور و
خروشی وجود نداشته باشه»
این جملات، یادگار مجاهد قهرمان، میترا باقرزاده است.
مجاهد شهيد قهرمان میترا باقرزاده
ایران امروز ما فوج‌هایی از زنان آگاه و مسئول دارد که پدیده جدیدی در تاریخ این میهن به‌شمار می‌روند. پدیده‌ای به‌نام زن توانا و رها و مسئول و شجاع و فداکار. زنی به‌نام زن مجاهد خلق.
یکی از نمونه‌های این پدیده جدید تاریخی در میهن ما، مجاهد شهید میترا باقرزاده است. زنی که از جوانی، از اولین لحظات درک ضرورت رهایی مردمش از چنگال ارتجاع و واپسگرایی خمینی، پا به میدان نهاد.
شیرزنی از آبادان. دانشجوی سال سوم مدیریت پرسنلی دانشکده انفورماتیک و مدیریت دانشگاه ملی تهران، که بی‌محابا درس و تحصیل را رها کرد از کار آگاهگرانه اجتماعی در جنوب شهر تهران شروع کرد، و با وصل خود به سازمان پیشتاز میهنش، سالها با سخت‌کوشی بسیار تلاش کرد و در قافله آگاهی و فداکاری و مجاهدت، به قله مسئولیت‌پذیری رسید. و به‌حق در قلب خطرناک‌ترین صحنه‌ها در کام اژدها پایداری کرد؛ در پایان نیز با شهادتش، الگویی از عزم زن مجاهد پیش روی زن و مرد ایرانی و غیرایرانی گذاشت. او اولین سالهای مبارزه‌اش را اینگونه نوشته بود:
 «در جریان قیام ضدسلطنتی از طریق خواندن دفاعیات شهدای سازمان، و زندگینامه‌های آنها با سازمان آشنا شدم و به‌دلیلی عدم تناسبی که بین اندیشه‌های انقلابی، با برخوردهای خمینی و رژیم او می‌دیدم، و تحت تأثیر آرمانهای سازمان به سازمان پیوستم... فعالیت حرفه‌ای‌ام با سازمان آذرماه 58 در انجمن دانشجویان مسلمان بود».
سالهای آگاهگری در دو سال و نیمه بعد از انقلاب، تا سی خرداد، کار میترا نیز مثل همه مجاهدان، تلاش برای حفظ آزادیهای حاصل از انقلاب بود. و در این مسیر، او در بخش کارمندی سازمان مجاهدین همه سختی‌های آن دوره را که خمینی با هجوم چماقدارانش به مجاهدین تحمیل می‌کرد، به جان خرید.
مجاهد قهرمان میترا باقرزاده با شروع مقاومت سراسری علیه رژیم ولایت فقیه، در نشریه مجاهد و رادیو مجاهد انجام وظیفه کرد. سپس تا تشکیل ارتش آزادی در بخشهای حفاظت، و ارکان، مسئولیت داشت.
با تشکیل قرارگاههای ارتش آزادی در منطقه مرزی، خواهر مجاهد میترا باقرزاده در موضع فرماندهی گردان خواهران به میدانهای نبرد با رژیم ضدبشر شتافت. او در نبرد بزرگ آفتاب نیز فرمانده گردان بود.
در عملیات چلچراغ، فرمانده گردان مکانیزه، و در نبردهای فروغ جاویدان، مسئولیت ارکان تیپ خواهران را به عهد داشت.
خواهر مجاهد میترا باقرزاده یک از بینه‌های انقلاب آرمانی مریم بود. نمونه‌ای برای اثبات شعار «می‌توان و باید» در زمینه کنار زدن همه توهمات ناتوانی زن. و اثبات توانایی زن برای انجام خطیرترین مسئولیتهای سیاسی و نظامی و اجتماعی. و او به‌حق در شورای رهبری مجاهدین، در طی تمامی سالهای مجاهدتش، در هر کاری با اقتدار، امور را حل و فصل می‌کرد.
او عضو شورای رهبری مجاهدین و همچنین عضو شورای ملی مقاومت در (کمیسیون مطالعات سیاسی) بود. از سال 1372-1375 از مسئولان دفاتر رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت شد. پس از آن فرماندهی یکی از یگانهای ارتش آزادی را برعهده داشت. او در توفانهای منطقه در سال 1382 در جریان جنگ آمریکا و عراق، با تسلطی شگفت، در قلب خطرها و بمبارانها، و حمله و هجوم مزدوران رژیم به ارتش آزادی، به اداره امور یکان خود پرداخت.
یک دهه پایداری اشرف، از جمله حاصل مسئولیت‌پذیری زنان توانمندی چون میترا باقرزاده شورای رهبری مجاهدین، و حل و فصل امور در ید توانای چنین زنانی بود.
او در مصاحبه‌ای در مورد یکی از دستاوردهای سیاسی آن دوران در اشرف، که حاصل تلاش و مدیریت شورای رهبری و زنانی چون خود او بود گفته بود:
حتماً در جریان هستین. بیانیه‌یی با امضای بیش از سه میلیون شهروندهای عراقی در حمایت از مقاومت مردم ایران و مجاهدین خلق، ارائه شده و مجاهدین و این مقاومت را به‌عنوان سد اصلی در مقابل نفوذ بنیادگرایی رژیم، معرفی کردند. و حمایتهای بسیار گسترده و فعالی که تماماً برای اثبات حقانیت مجاهدین و مقاومت ایران هست و این‌که این مقاومت راه‌حل اصلی در مقابل دیکتاتوری حاکم بر ایران هستش».
خواهر مجاهد میترا باقرزاده در یک برنامه تلویزیونی در تحلیلی سیاسی و تاریخی درباره خمینی گفته بود:
 «در سال 57 که خمینی به حاکمیت رسید. بایستی بگیم که خمینی هیچ رابطه‌ای با جنبش آزادیخواهی مردم ایران، هیچگاه نداشته. جنبش آزادیخواهی که از دوران صدر مشروطه ستارخان و باقرخان شروع شده بود و تا به اون دورانها ادامه داشته».
اوج این توانایی و آمادگی برای رویارویی با خطیرترین مسائل و مشکلات، در آخرین دوره یعنی سال آخر نگاهبانی از اشرف بود. و او تعهد خود برای این دوره را در مرداد 91 چنین به شرح درآورد:
 «الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا». بیش از 33سال است که میهن عزیز ما در دستان مشتی زالوصفت و دیوسیرت گرفتار شده و هر روز و هرشب با جرم و جنایتهای این دشمنان خدا و برگزیدگانش، حقوق (مردم) ضایع می‌شود. … اینک در حساس‌ترین دوران این مبارزه سترگ و در شرایطی که دشمن در سراشیب سقوط، تمامی توان خود و مزدورانش را برای ضربه زدن به این مقاومت بسیج کرده است، … و در شرایطی که مجاهدین پرتوان تر از همیشه، در قله انقلاب و در اوج فدا و ایثار، برای خلق و میهنشان هستند، در شب شهادت مولای متقیان علی (علیه‌السلام) بار دیگر با رهبری عقیدتی‌ام برادر مسعود و خواهر مریم پیمان می‌بندم با جنگ صد برابر و مسئولیت‌پذیری هزار برابر، مجاهدی تراز این دوران باشم».
و به‌حق که میترای قهرمان، با عزمی هزار برابر در خطیرترین صحنه که صحنه یک پایداری تاریخی است، ایستاد و به عهد خود وفا کرد. او همچنین در آخرین کلماتش در مرداد 92 همین عهد خود را تکرار کرده و نوشته بود:
 «در شب قدر و در ساعتهای نزول قرآن و در شب شهادت امیر مؤمنان، الگوی تاریخی مجاهدان، یک‌بار دیگر می‌خواهم نقشه مسیر خود را برای سال آینده رقم زده و با خواهر مریم و برادر مسعود، راهبران عقیدتی‌ام تجدید عهد و پیمان می‌کنم که تا جان در بدن دارم، با آخرین ظرفیت ایدئولوژیکم در رکابشان با هر آنچه ضدارزشهای علی (ع) است بجنگم - میترا باقرزاده».

سلام بر شیرزن قهرمان مجاهد خلق، میترا باقر زاده. روزی که عزم رهایی مردم کرد، روزی که در صحنه‌های پیکار جنگید، روزی که نقشه مسیر خود را با عزم جنگ هزار برابر امضاء کرد و روزی که در اشرف به‌شهادت رسید. بی‌شک، نام و اراده و عزم او، برای هر زن و مرد ایرانی، سرچشمه انگیزه برای سرنگون کردن رژیم مردم ستیز و زن‌ستیز و استبدادی ولایت فقیه است.
آخرین عهد میترا در مرداد 92
قهرمان مجاهد میترا باقرزاده
تا جان در بدن دارم، با آخرين ظرفيت ايدئولوژيکم با هر آنچه ضد ارزشهای علی ع) است می جنگم

۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

ایران-حماسه اشرف-کلیپ دو سروده زیبا به كبوتران خونين بال و آن سينه سرخان مبارز و مهاجر

  يادي از شهید قهرمان فرمانده گيتي 

سروده الگوی ماندگار تقدیم به قهرمان شهید فرمانده گیتی گیوه چیان


سروده زيباي غزل حماسی

اي كه شيوا شعر خون پيچيده در آوازتان
نغمه آزادگي در تار تار سازتان
خنجر خون از ميان جان جان برميكشيد
سينه گلگونتان گل آيت اعجازتان
اي غريب افتادگان آلاله ها دم سازتان
 روحتان با بال نور از تيره تن گذشت
خوش بود ازخاكدان تابيكران پروازتان


۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

ایران -آخرین اخبار درباره محاصره ضد انسانی کمپ لیبرتی


تاریخ انتشار2شهریور94



جلوگیری از رفتن ۸ بیمار به بیمارستان برای جراحی چشم و درمان گوش

کلیپ ویدئوئی صحبتهای پرفسور در مورد محاصره ضد انسانی کمپ لیبرتی


تأکید پروفسور ژان زیگلر بر تضمین امنیت مجاهدان اشرفی در لیبرتی تحت قانون بین‌الملل
پروفسور ژان زیگلر عضو کمیته مشورتی حقوق‌بشر ملل‌متحد طی مصاحبه‌یی پیرامون بیانیه 7 عضو این کمیته درباره اعدام‌های فزاینده و نقض حقوق‌بشر در ایران، بر لزوم تضمین امنیت مجاهدان اشرفی در لیبرتی تحت قانون بین‌الملل تأکید کرد