۱۳۹۵ فروردین ۲, دوشنبه
۱۳۹۵ فروردین ۱, یکشنبه
ایران-نوروز95ترانه،رقص،طنزوبرنامه پیک بهاری ازسیمای آزادی
تبریک نوروزی رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی در داخل میهن درآستانه نوروز95
تبریک نوروزی با تصاویری ا ز رزمندگان لیبرتی و فعالیتهای ارتش آزادی در داخل میهن
ترانه شاد خانه تکاني با اجرای جمعی روزبه و گروه شباهنگ ونقش آفرینی مهران صمیمی و محسن نوروز95
اجرای جدید ترانه امیدجانم با اجرای مجریان سیمای آزادی
ترانه ورقصهای محلی جدید با اجرای رزمندگان لیبرتی از سیمای آزادی
نوروز95-اجرای موسیقی سنتی ایرانی توسط گروه موزیک رزمندگان آزادی-لیبرتی
طنزآخوند خواب آلود-پیک بهاری-سیمای آزادی نوروز95
طنزخواب و کوسه-پیک بهاری-سیمای آزادی نوروز95
طنزجراحی عظما-پیک بهاری-سیمای آزادی نوروز95
طنز دروغ سنج-پیک بهاری-سیمای آزادی نوروز95
طنز زیم-پیک بهاری-سیمای آزادی نوروز95
طنزآخرخط سوريه-پیک بهاری-سیمای آزادی نوروز95
نوروز95-پیک بهاری-برنامه آفساید-جنتی
ترانه طنز شادعظمادرو وا کن-پیک بهاری-سیمای آزادی-نوروز95
طنز امتحان خبرگان از برنامه پیک بهاری سیمای آزادی نوروز95
طنزدیسکوی مجلس از برنامه پیک بهاری روز ا ول فروردین 95 از سیمای آزادی
انيميشن طنزبريده طنزی بسیار دیدنی از برنامه روز اول فرودین نوروز95 پیک بهاری سیمای آزادی
خبررپ اول فروردین95 از پیک بهاری-سیمای آزادی
۱۳۹۴ اسفند ۲۷, پنجشنبه
۱۳۹۴ اسفند ۱۲, چهارشنبه
ایران-نامه زنداني سياسي صالح كهندل خطاب به دو دخترش پريا و زهرا بمناسبت روز جهاني زن زندان گوهردشت کرج – اسفند 1394
بعد از تبریک روز جهانی زن به دختر مبارزم پریا و خواهر همرزمت زهرا و دیگر همراهانشان، می خواهم از لا به لای زنجیرهای کثیف زندانهای رژیم بنیادگرای آخوندی با صدای بلند بگویم : هزاران هزار درود بر تو باد که چنین انتخاب زیبایی کردی و به فرهنگ متعفن ارتجاعي و استعماری که می خواستند تو را در خود به تحلیل ببرند تف کردی و دنبال ماهی سیاه کوچولوی، معلم اسطوره ای مان (صمدبهرنگی) عاشقانه دل به اقیانوس زدی، مبارک باد ....
البته من ایمان داشتم که اگر کسی درس اولیه را در مکتب صمد بیاموزد بی شک دنبال ماهی سیاه کوچولو روانه اقیانوس خواهد شد و هیچ کدام از بندها و کشش های فرهنگ ارتجاعي یا استعماری نمی توانند او را در اسارت خود نگه دارند و اما از بابت من هم نگران مباش که روح و اندیشه و آرمانم را به تو سپرده ام که هر کجا رفتی به پرواز در آوری و تنها جسمم در اسارت آخوندهای ضد بشر است، که آن هم زیاد مهم نیست. حال رژیم می خواهد آن را در سلولهای انفرادی بپوساند، یا مثل آقای صارمی مجاهد به طناب دار بکشد یا مثل رفیق قهرمان شاهرخ زمانی بطور مشکوک به قتل برساند.
پریا دخترم : در چنین روز مبارکی (روز زن) که آخوندهای ضد زن حتی نمی خواهند اسم آن را به زبان بیاورند و همیشه از آن به ضعیفه یاد کردند و اجدادشان آنها را زنده بگور میکردند و حال بر صورت معصوم آنها اسید می پاشند. از تو میخواهم در هر کجا اگر کسانی را مشاهده کردی که با هر دین و مسلکی برای رهایی زنان ایران از دست بنیادگرایی آخوندی تلاش می کنند از طرف من به آنها دست مریزاد بگو و به مماشاتگران با آخوندها هم بگو بیهوده آب در هاون می کوبید که آینده از آن انقلابیون است و سرانجام ارتجاع و استعمار رو به فناست.
پیروز باشید
صالح کهندل
زندان گوهردشت کرج – اسفند 1394
پریا دخترم : در چنین روز مبارکی (روز زن) که آخوندهای ضد زن حتی نمی خواهند اسم آن را به زبان بیاورند و همیشه از آن به ضعیفه یاد کردند و اجدادشان آنها را زنده بگور میکردند و حال بر صورت معصوم آنها اسید می پاشند. از تو میخواهم در هر کجا اگر کسانی را مشاهده کردی که با هر دین و مسلکی برای رهایی زنان ایران از دست بنیادگرایی آخوندی تلاش می کنند از طرف من به آنها دست مریزاد بگو و به مماشاتگران با آخوندها هم بگو بیهوده آب در هاون می کوبید که آینده از آن انقلابیون است و سرانجام ارتجاع و استعمار رو به فناست.
پیروز باشید
صالح کهندل
زندان گوهردشت کرج – اسفند 1394
۱۳۹۴ بهمن ۲۱, چهارشنبه
ایران-یادواره ششمین سالگرد شهادت ۸ قهرمان مجاهد دراولین حمله جنایتکارانه موشکی به لیبرتی در21بهمن 91
پیام رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی دقایقی پس از حمله موشکی به مجاهدان لیبرتی
بیست و یکم بهمن سالگرد شهادت ۸مجاهد قهرمان در جریان اولین حمله جنایتکارانه موشکی به لیبرتی در سال۹۱ است.
این حمله موشکی بهدنبال آن صورت گرفت که تمامی ترفندهای رژیم
آخوندی برای درهمشکستن روحیه مجاهدان در لیبرتی به شکست انجامیده بود. رژیم آخوندی
که از پشتیبانی همدستان بینالمللی سود میجست میپنداشت که با محاصره پزشکی، دارویی
و تدارکاتی، با تحمیل شرایط نامناسب زیستی به مجاهدین و با انواع و اقسام فشارهای
روحی و روانی به آنها میتواند لیبرتی را تبدیل به زندانی کرده که مجاهدین در آن
از اهداف مقدس خود برای سرنگونی رژیم پلید آخوندی و آزادی وطنشان فاصله بگیرند.
اما مجاهدین با پایداری یک سالهشان در لیبرتی این پیام را برای دشمن فرستادند که
اراده مجاهدین را نمیتوان درهم شکست. بنابراین رژیم آخوندی و مزدورانش به تنها
طرح باقیمانده خود رو آوردند، یعنی موشک باران لیبرتی. کاری که جهانی را علیه جنایتکاران
و توطئهگران برانگیخت.
حمله موشکی با دهها
موشک از نزدیکی کمپ لیبرتی انجام شد و محل اصابت ۳۸موشک را کارشناسان نظامی عراقی
در داخل لیبرتی شناسایی کردند. ۶۰ موشک دیگر هم آماده شلیک به لیبرتی، در نزدیکی
کمپ پیدا شد که نیروهای امنیتی عراقی این
موشکها را نیز رؤیت کرده بودند.
قهرمانان مجاهد: پوران نجفی، یحیی نظری،
علی احمدی، حمید ربیع، مهدی عابد، مصطفی خسروی، اکبر عزیزی و هادی شفیعی که خون پاکشان در امتداد خون موسی و اشرف تاریخ خون بار مقاومت را با درس عشق و پایداری نوشتند
درود به شهیدان مجاهد خلق در اثر حمله موشکی به لیبرتی -عکسهائي از شهیدان
معرفی کتاب «پرواز هم زنجیران» نویسنده مجاهد شهید پوران نجفی

یادواره مجاهد شهید پوران نجفی
آمیزهیی
از متانت و مهربانی و شکوه و افتادگی و پایداری و تواضع، به استحکام آهن و نرمی آب
و نسیم… این همه میتواند تنها در وجود زن انقلابی مجاهد خلق جمع شود، زنی که یک مصداقش
پوران است. پوران نجفی. آن که پگاه 21بهمن، خونش بر درگاه سپیده و آفتاب و در زندان
آزادی بر زمین ریخت تا نه فقط رسوا کننده رژیم آخوندی، بلکه
افشاگر سوداگران حقوقبشر
باشد.
گرامی باد یاد مجاهد شهیدیحیی نظری آهنگر کلایی (گریم گرگان)



نگاهی کوتاه به زندگی سراسررزم مجاهد شهید مصطفی خسروی
يك عكس يك خاطره - به ياد مجاهدان شهيد بهروز ثابت و اكبر عزيزي - 940229

گرامی باد یاد مجاهد شهیداکبر عزیزی
زندگينامه مجاهد شهيد هادي شفيعي
۱۳۹۴ بهمن ۱۹, دوشنبه
ایران-مراسم بزرگداشت حماسه نوزده بهمن عاشورای مجاهدین- زندان لیبرتی -عراق19بهمن 1394
-گزیده ای کوتاه
مراسم بزرگداشت حماسه نوزده بهمن عاشورای مجاهدین- زندان لیبرتی
-عراق 19بهمن 1394
اجرای ترانه هائی توسط پیمان
مراسم بزرگداشت حماسه نوزده بهمن عاشورای مجاهدین- زندان لیبرتی -عراق 19بهمن 1394
اجرای ترانه هائی توسط ماندانا
مراسم بزرگداشت حماسه نوزده بهمن عاشورای مجاهدین- زندان لیبرتی -عراق 19بهمن 1394اجرای ترانه اشرف ازاشرف گذر کن توسط سعید
تجدید عهد با حماسه سازان عاشورای مجاهدین لیبرتی بهمن 94
سخنرانی تعدادی از خانواده های حماسه سازان 19بهمن
از جمله خواهر موسی خیابانی و محمد مقدم و سعید سعید پور و آذر رضائي
۱۳۹۴ بهمن ۱۶, جمعه
ایران-یادی از گرد دلیر هفت چشمه مجاهدشهید حجت زمانی درسیزدهمین سالگرد پرکشیدنش
از نوشته های قهرمان خلق حجت زمانی
احساس کردم اولین جوانهها از عشقی وافر به رهبری در درونم
سر برمیآورد، این عشق، راهگشا و حلال بسیاری از مسائلی بود که فکر میکردم هرگز
قادر به حل آن نخواهم بود. با درک جدیدی که بهدست آوردهام، میفهمم که خیلی از
آنچه که بنبست میپنداشتم، ساختههای ذهنیام بود.
اما حرفها و نوشتههای حجت قهرمان تنها برخاسته از شور و
شعار نبود، بهزودی، او با ابتلائات و آزمونهای صعب و سنگینی مواجه گردید. در دیماه78
برادرش پهلوانخزعل قهرمان، در هفتچشمه در مقابل تهاجم پاسداران، پس از مقاومتی
جانانه به شهادت میرسد. ازدستدادن یک برادر مجاهد، عزم او را صیقل میزند. در
سال بعد او در ابتلائات بیشتری به آزمایش کشیده میشود. دومین مجاهد از خانواده
زمانی، برادر دیگرش فلاح نیز در مصاف با دژخیمان آخوندی شهید میشود. و سرانجام
آزمون اصلی به حجت روی مینماید. در تیرماه ، حجت بههنگام تردد در میدان ونک
تهران مورد شناسایی قرار گرفت و بهاسارت پاسداران جنایتکار رژیم آخوندی درآمد.
بلافاصله دوران بازجویی و شکنجههای فوقطاقت علیه او در اوین آغاز شد. حجت با
مقاومتی در خور یک مجاهد، دژخیمان آخوندها را به عجز واداشت. بهطوریکه مدت بازجویی
او بهطور غیرعادی، چهارسال بهدرازا کشید. طی این مدت، دژخیمان در زندانهای
مختلف، هر رذالتی را بهکار گرفتند تا زیر انواع شکنجههای جسمی و روحی، در عزم
مجاهدوار او خللی وارد
به مناسبت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان حجت زمانی گرد دلاور هفت چشمه ایلام در روز 18بهمن 1384
انسان زیبای عصر من
درنگی در ژرفا و جایگاه خون حجت زمانی ، زنجیرشکاف دلاوری از فرزندان «هفتچشمه» ی ایلام
«اگر میگویی ،
بگو
آن دلاور در قتلگاه
آخرین تیر عدالت را
آیا چگونه؟
با نفسهای آخر خود
بر آخرین ماشههای
فردا گذاشت ، غران
آنگاه که
مذبوحانه
بر قامت عزیز او
خیمه گذارد
آنگاه که مرگ در هیأتی
ناگزیر
بیم هولآور جلاد را
پایان داد
اگر میگویی
آن نام دلاور را...
آن دستهای قادر عشق
را...»
پس از تحمل چهار سال
و اندی حبس همراه با طاقتشکنترین شکنجهها و موهنترین رذالتها ، حتی همبند
شدن با زندانیان عادی خطرناک ، سرانجام ، مجاهد خلق ، حجت زمانی ، «دندان کینه
بر جگر خسته بست و رفت». چه شهادت مبارکی! درست در روزهای به نیزه بر شدن سر آموزگار
جادوان آزادی ، امام حسین.
جرم او چیزی نبود ،
به جز پایبندی به شعاری عزتمندی که در متن پرچم گلگونه هماره در اهتزاز پیکار
نوشته شده است: «هیهات مناالذله!».
در نوشته موجز و پر
معنی او در پای حکم اعدام خود ، بسا حرفهای ناگفته ، نهفته است:
«به حکم صادره هیچگونه
اعتراضی ندارم».
این همه اعتراض است.
این جمله چقدر مشابة جملهیی است که خسرو گلسرخی در بیدادگاه شاه بر زبان راند:
«من برای جانم
چانه نمیزنم».
چهار بار حکم اعدام
برای یک مجاهد در بند. آن روی سکة مقاومت جانانهیی است که دیوارهای قطور بتونی
گوهردشت ، تلاش کردند ، خفهاش کنند. اما آن صدا دیوارها را شکافت. این آخوندها و
جلادان نقابدار بیمزده از انتقام خلق نبودند که طناب را بر گردن یک مجاهد مقاوم
انداختند ، این قهرمان ما بود که با مقاومت خیره کنندهاش ، عرصه را بر دژخیمان
تنگ کرد. او خود- بارها با اعتصابغذای شجاعانهاش- فرمان مرگ شرافتمندانه خود را
صادر کرد؛ تا همچنان این قانون طلایی را حفظ کند که زندانی سیاسی در اسارت جلادان
یک حرف بیش ندارد: «نه!».
تصویر شکوفان حجت ،
در پیراهن سپید ، با آن چهره پر صلابت جوان - که یادآور سیمای برادرش ، پهلوان
خزعل زمانی است- بیانگر شادابی مقاومتی است که پیوسته مرگ را به سخره میگیرد و
زندگی را فریاد میزند. چشمان سوزان و پر اشتیاق او ، گویی باز با کوههای ایستاده
ایلام و نسیم دشتهای «هفت چشمه» زمزمه میکند:
«فریادها این
بار شلیک خواهد گشت
دهکدههای بینام
نامهای عاصی ما را
پاس خواهند داد
مگو بمانیم
این دستهامان را بنگر
ما همانیم
همان رسولان عریان
رنج.
ما فتح میکنیم
باغهای بزرگ بشارت را
با آیین گوشت و گلوله
و مرگ
با خون و خنجر خفته
در خونمان»
این شهادت ، از هر حیث
که به آن بنگریم ، حاوی بسا نکتههاست. حجت از زندانیان مقاومی بود که با ترسیم
خط سرخ مقاومت در زندان ، هویت زندانی سیاسی را در برابر جلاد ، مهر کرد. همچنین
او از پیشتازان اعتصابغذا و رساندن صدای زندانیان به خارج زندان و مراجع بینالمللی
بهشمار میرود؛ امری که در زندانها یک خرق عادت محسوب میگردد. در جریان فتنه
شبهه برانگیز خاتمی و تلاش شیادانه او برای برای مخدوش کردن بسیاری مرزها ، حجت
، همچنان بر مواضع اصولی و افشاگرانه خود پای فشرد و مزدوران را - در صحنههای
مختلف- بور کرد.
در جایی آمده است که
پس از تشکیل انجمن وزارت اطلاعات ساخته رژیم موسوم به «نجات»، رژیم اغلب خانوادهها
، از جمله خانواده حجت را برای درهم شکستن زندانیان به زندان میبرد؛ این اقدام ،
همسنگ اقداماتی بود که رژیم با گسیل داشتن اجباری خانوادهها به اشرف مرتکب شد. فریبکاریها
و تمهیدات نیز همان بود. یعنی سوءاستفاده از عواطف خانوادهها و فشار روی آنان
برای براندن و به انفعال کشاندن فرزندان مقاوم خود. حجت قهرمان با دیدن این
دامچالة آخوندساخته و طعمه پرداخته ، سخت برمیآشوبد ، بر سر مزدوران داد میکشد
و میگوید:
«اگر همین امروز
مرا آزاد کنید ، پیش مجاهدین میروم. مرا به زندان برگردانید ، فکر نکنید که از اعدام
میترسم».
او سپس به خانواده
خود دلداری میدهد و میگوید که نگران من نباشید ، من تصمیمم را گرفتهام. همین
شجاعت دشمنشکن باعث میشود که شکنجهگران کینه او را به دل بگیرند و در یک بیدادگان
فرمایشی به چهار بار اعدام محکومش کنند. در جای دیگر به زندانبانان میگوید:
«فکر نکنید که
با اعدام من ، مقاومت تمام میشود. من حداقل 200نفر از جوانان ایلام را میشناسم
که مطمئنم راهم را ادامه خواهند داد.»
پشت سر گذاشتن دوران
پرابتلای دیگری که مجاهدین به آن «پایداری پرشکوه برای پیروزی» میگویند ، چشمهیی
دیگر از شاهکارهای این قهرمان هفت چشمهیی است. در این دوران دشمن با تمام ظرفیتهای
اهریمنیاش میکوشید خط بریدگی از مبارزه را ترویج کند. مجاهدین را خلعسلاح شده
، منزوی گشته ، بیسازمان و سامان ، تمام کرده و فاقد آینده وانمود کند. حال
چقدر موفق شد ، عاقلان دانند. اما در این شرایط ، باز حجت - مانند مجاهدان اشرف-
سرفراز است. این در حالی است که در شرایط زندان ، پیشانی زندانی ، در تماس مستقیم
با تیغه عریان سرکوب قرار دارد و دیوارها ، مانع رسیدن اطلاعات مکفی و درست به وی
میشوند.
این میزان از پایمردی
، وفاداری و سینه سپر کردن در برابر دژخیم ، براستی درجه بالایی از مجاهدت و یگانگی
و نیز بذل همه چیز در راه خدا و خلق را میطلبد. این خون پربرکت مانند سایر خونهای
ریخته شده از تن مجاهدین، بال درآورد. تکثیر شد و قلبهای بیشتری را به آرمان مجاهدین
پیوند زد.
امروز با گذشت ۱۲سال
از آن شهادت حماسی میتوان بهخوبی دریافت که خون حجت، نقشی پیشتاز و بنبست شکن
داشت. تعادل موجود در زندانهای رژیم را به هم زد. ایستادگی در برابر منویات جلادان
را به یک رسم ماندگار و به یک سنت پایدار تبدیل کرد؛ سنتی که با مقاومت قهرمانانی
مانند ولیالله فیض، عبدالرضا رجبی، علی صارمی، جعفر کاظمی، محمدعلی آقایی، محسن
دگمهچی و غلامرضا خسروی دوام و قوام پیدا کرد و سیاهچالها را فتح نمود تا آنجا
که زندانی سیاسی را دوباره تعریف کرد و امروز ما شاهدیم که چگونه نسل جدید زندانیان
سیاسی، بیخوف از دار و دشنه و انتقام، بیهراس از وحشت سربی اختناق، مرگ خود را
بر سر دست گرفته و به دفاع از آرمان آزادی میپردازند و با نامههایشان در فضای
خونگرفته میهن، جرأت ایستادگی میپراکنند.
آری، سنت اعتراض و ایستادگی
به قیمت پرداخت تمام قامت از نقد جان، پا درآورده است و زودا که تمام پهنه فلات
منتظر ایران را در نوردد.
فرازهائي از زندگی نامه قهرمان مجاهد حجت زمانی
فرازهائي از زندگی نامه قهرمان مجاهد حجت زمانی
یادواره حجت زمانی که در شب عاشورا و عاشورای مجاهدین سربدار شد
اشتراک در:
پستها (Atom)