حمله جنایتکارانه موشکی به لیبرتی همزمان با شکست نمایش انتخابات رژيم
بیست وپنجم خرداد یاد آور روز بخون کشیدن دو مجاهد قهرمان در حمله وحشیانه موشکی به لیبرتی در سال ۹۲ است آنها که ناقوس مرگ رژيم پوسیده ولایت فقیه را به صدا در آوردند با بدنهای خود پلی ساختند برای پیروزی و سرنگونی محتوم طنینی که این روزها در قیام سراسری بگوش میرسد و میرود تا فسیل قرون وسطائي رژیم ولایت فقیه را به گور تاریخ بسپارد
یادشان را گرامی میداریم
یادبود شهیدان قهرمان
خلق مجاهد کلثوم صراحتی و جواد نقاشان در حمله موشکی
یادی از مجاهد اشرفی شهید
قهرمان خلق جواد نقاشان
(اگر) میکشند من هم به
تعداد سلولهای بدنم و خونم برپا خواهم خاست و با او میجنگم و سرنگونش میکنم»
برقی دیگر از الماس عزم
زن مجاهد خلق درخشید. شیرزنی دیگر با جلوهای دیگر از اراده رهایی، از اشرف تا پوران.
کلثوم صراحتی، شیرزنی از هزار زن قهرمان اشرفی، به خون تپید. تا الگویی دیگر پیش روی
زنان سرکوب شده ایران بگذارد و ایستادگی در جنگ صد برابر بیاموزد. ستارهای دیگر، پورانی
دیگر از زندان لیبرتی پرواز کرد.
از آخرین نوشتههای مجاهد
شهید کلثوم صراحتی:
«لیبرتی پلی به سوی تهران
است. که سالها در انتظارش بودیم و بند سین… من پناهنده امام حسین و مسعود رجوی و مریم
رجوی هستم و بودم. انتخاب میکنم سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای رهبری (را) و تضمین
من هم انقلاب خواهر مریم (است) ( انقلابی) که برای سرنگونی رژیم خمینی کردیم. … هیهات
مناالذله و برای همیشه تکرار میکنم مجاهد میمیرم و مجاهد میمانم. حاضر حاضر. کلثوم
صراحتی. 4آذر 91
مجاهد شهید کلثوم صراحتی
فرزند آزادهای از جویبار قائمشهر. در مدرسه عالی بهداشت تحصیلات خود را ادامه داد
و در سال 1358 با مجاهدین آشنا شد، پا در راه آزادی گذاشت، به افشای انحصارطلبیهای
خمینی پرداخت، و در راستای این مبارزه در سال 63 او و همسرش دستگیر شدند. کلثوم تا
سال 64 در سیاهچالهای اصفهان و تهران بهسر برد و در همان دوران با مجاهد شهید منیره
رجوی سمبل زندانیان قتلعام شده، در اوین همبند بود.. یک برادر او مجاهد شهید قاسم
صراحتی در سال 60 توسط خمینی بهشهادت رسیده و جزو شهیدان نبرد با دیکتاتوری ولایتفقیه
است.
همسرش مجاهد شهید شعبانعلی
محمدعلیزاده نیز جزو شهیدان قتلعام سال 67 است.
: مجاهد شهید جواد نقاشان
بنام خدا و بهنام خلق
قهرمان ایران
من با اشراف و آگاهی از
همه تهدیدها و خطرات از روز اول با تمسک به سرور شهیدان حسین بن علی علیهالسلام این
آرمان و این مسیر را، برای آزادی ایران و مردم مظلوم و در بند ایران برگزیدم، و با
افتخار و سربلندی… با پشت کردن به همه مظاهر زندگی عادی، در هر سرفصل به تعهد و آرمان
خودم اصرار ورزیده و میورزم، و تا به آخر به آن وفادار خواهم بود. از خدا میخواهم
به خون شهیدان و رنج مردم محروم و مظلوم ایران مرا شایسته این مسیر بکند تا بتوانم
با فدای جان ناچیز خود سربازی کوچک، در مسیر تحقق جامعه بیطبقه توحیدی باشم. و با
سلام و درود بیپایان بر خواهر مریم و برادر مسعود، که همواره پشتیبان و کمککار من
در طی طریق در این مسیر سخت و پرشکوه بودهاند. باشد تا زندان لیبرتی را پلی به سوی
پیروزی و فتح تهران بکنیم. هیهات مناالذله.
محمد جواد نقاشان اول
محرم 1434، برابر با 26آبان 1391
بدرود إبراهيم ... چه
گواراي مقاومت ايران
جمال عواضي رئيس مركز
ملي حقوق بشر و توسعه دموكراسي در يمن كه از دوستان و ياران قديمي شهيد جواد نقاشان
بود بعد از شنيدن خبر شهادت او نوشته زير را براي مجاهدين فرستاد. او جواد نقاشان را
به اسم ابراهيم آقايي
ميشناخت