سحرگاه ۱۰شهریور، اشرف، پایداری پرشکوه
10ساله را به رفیعترین قله خود رساند و خون ۵۲قهرمان آزادی، طلسم یأس و توبه
و تسلیم را درهم شکست. اکنون همه میبینند که اشرفیها مثل جنگلهای شادابی در شورهزار
یأس روییدهاند».
اين خونها
را ميدهيم كه مردم مون آزاد باشند. اين حقه كه آنها زندگي كنند. استعداداتشون شكوفا بشه
اين خونها
را داديم و ميدهيم بازهم كه اين حكومت ننگين خامنه اي ساقط بشه
مجاهدين
تا آخرش حاضر هستند همه چيزشون را براي مردم فدا كنند
مجاهدين
تنها جرياني هستند كه ميتوانند مانع ادامه حيات اين رژيم بشوند
جنگ و
نبرد با رژيم ظالم و حق ستيز ولايت فقيه را برگزيدم و به همين منظور به صف مجاهدين
خلق ايران پيوستم، بر اين تعهد و سوگند خود وفادارم… زندگي مطلوب من، مجاهدت براي آزادي
مردم ايران است كه در اين صف و با اين آرمان
تحقق مي يابد.»
یا علی ما میرویم تا خلقمان را
از دست بدترین دشمن خدا رها کنیم و آیین و مکتب توحید را از شرک و جاهلیت و دجالیت
این دین فروشان رها سازیم و به بشریت معاصر عرضه کنیم بهنام تو یا علی و برای تو و
در راه تو یا علی
”اكنون
كه ما در اشرف مانده ايم من صد باربيشر از قبل آنچنان كه درصحنه هاي ديگرازجمله 19
فروردين نشان داديم آماده هستم تا پتانسيل مجاهدين را در رويارويي با رژيم وهمپالگي
هايش به آنها نشان دهيم .... . ما درسايه رهبري ذيصلاح خود و به يمن هدايت او دراين
مسير به همه رنجها و محروميت مردممان و به ستم وبدبختي كه اخوندها در كشورمان حاكم
كرده اند پايان خواهيم داد و من تا آن روز دمي از پاي نخواهم نشست.”
قسمتي
از نامة مجاهد قهرمان حسين مدني به رهبر مقاومت، مسعود رجوي
اين راه به پيروزي ميرسد. ايمان دارم كه راه
از همينجا باز ميشود. من هم اين روزها بعضاً حس ميكردم كه تولد ديگري در راه است. پوستة
تنگ تعادل كنوني ديگر ظرفيت تحمل ارزشهايي كه شما خلق كرده ايد را ندارد.
آرمان
شما و انقلاب خواهر مريم كه در اشرف ميوه و ثمره داده است عالم سياست را در نورديده
و بر جبرهاي معمول سياست و تجارت بالاخره چيره شده است.
اين كنفرانس ها و اين سخنرانيها و اين عبارات
و عواطف انساني از سوي كساني كه اشتراك فرهنگي نيز با ما ندارند هيچ معنايي جز اين
ندارد كه چيزي در عالم ما ورق خورده است و اينها تنها نشانه هاي آن است.
عالمي بي صبرانه در انتظار است
«دشمن زبون به شيوه هاي گوناگون تلاش كرده و مي
كند شرايط را بر مجاهدين ليبرتي و اشرف سخت كند تا ما را در ادامه راه دچار ضعف و سستي
كند ، به عنوان يك مجاهد خلق با تمسك به امير مؤمنان و پرچمداران پاكباز راهش مسعود
و مريم ، آرزوي اين خواسته دشمن را تا گور در دلش باقي خواهيم گذاشت
بخشي از
نامة به رهبر مقاومت بعد از واقعة 19 فروردين 1390:
« شما گفته بوديد كه
هيچكس به اندازه خود مجاهدين نميداند كه چه ميزان خطراتي در راهي كه در پيش رو داريم
ما را احاطه كرده است.
…قطعا هيچكس به اندازه مجاهدين نميداند
روبرو شدن با زرهي يعني چه، كما اين كه قطعا هيچكس به اندازه مجاهدين درجه شرزگي و
پليدي و پلشتي خميني و آل خميني را به خوبي نميداند. اما شگفت تر اين است كه مجاهدين
در مكتب شما اين را بخوبي ميدانند و لمس مي كنند كه در رويارويي بدنهاي پاك و مطهر
خواهران و برادرانشان با زرهي و هاموي و تير و تبر اين پليدان و پلشتان چه نتيجه اي حاصل مي شود
… من
مجاهد هستم بجز آرمان مجاهدي هيچ چيزي براي من رسميت ندارد و اين را هم به سادگي به
دست نياورده ام كه به همين سادگي از دست بدهم. مجاهد مي مانم. به خاطر اين كه آرمان
جامعة بي طبقة توحيدي در اين واژه نهفته است. ارزشي خارج از اين، برايم قابل تصور نيست.
همواره بر مجاهد بودنم افتخار ميكنم و از آن انرژي ميگيرم… مجاهد ميميرم و اين، دنيا
و آخرت من خواهد بود
بار
خدايا مسعود و مريم را هر كجا هستند در كنف حمايت و حفاظت خودت قرار بده و چشم مردم
ستم زده ايران را هر چه سريعتر به ديدار آنها روشن ساز. همچنين گامهاي ما را در مسير
آنها كه بارزترين مصاديق صراط مستقيم هستند هر چه استوارتر گردان . آمين يا رب العالمين
لینک زندگی نامه از سایت مجاهد
لینک زندگی نامه از سایت مجاهد
زندگی مطلوب من در مرحله کنونی
از مبارزه سازمان، برای من (در) همین جا، اشرف، است. … دشمن هر چه شرایط را برای ما
سختتر کند معلوم است که ما کارمان درست است و باید تلاشمان را چند برابر کنیم».
قسمتي
از وصیت نامه:
خود
را در راه بهروزي خلق قهرمان ايران فدا ميكنم . باشد كه اين ذره از فدا، گامي هر چند
كوچك در جهت رها شدن خلق از چنگالهاي خميني ضد بشر و در راستاي جامعه بي طبقه توحيدي
باشد. من در حالي كه افقهاي درخشان آزادي را در مقابلم مي بينم، از خانواده، دوست و
هموطن و ميخواهم كه رهرواني مستحكم در راهي كه به پيشتازي مسعود و مريم و تا نفي هرگونه
تبعيض طبقاتي، فرهنگي و جنسي و قومي باشند
به
نقطه تغيير دوران رسيده ايم و همه شواهد دروني و بيروني حاكي از مرحلة سرنگوني است
و اين را بيش از هر كس دشمن گرفته است ، لذا براي نجات خودش از هر فرصتي و شكلي استفاده
ميكند تا ما را نابود كند و با افزايش فشار و موشكباران ، شرايط را بر ما غير قابل
تحمل كند . غافل از اينكه ما مدتهاست كه نقشه مسير نوشته ايم و تا بن استخوان به مرحلة
سرنگوني ايمان داريم . ما سوگند خوردهايم كه ذرهاي از حقوق قانوني خود كوتاه نياييم
و هرگز سستي و ضعف وذلت را به خود راه ندهيم… اگر فكر ميكند با موشكباران و شكار طعمه
ميتواند ما را بپاشاند ، كور خوانده است
درود بر این نسل استوار مجاهد خلق
پاسخحذف