صبا وزید و وزان شد به کوچههای وطن
به شهر شهر دل و جان و روح هم میهن
پیام خواند که ایران! بهار در راه است
پیام داد به شاخه، به گل، به دشت و دمن
سرود خواند که هر گوشه گوشهات ای خاک
ز عزم نسل بهاران، شود دمان چو چمن
صبا به خاک نمیافتد ای رفیق نبرد
نسیم کشته نگردد ز تیغ زاغ و زغن
چنان نسیم بهاری، ز نو بهاران گفت
وزید و خواند پیام سقوط اهریمن
صبا صدای دلانگیز مهر فردا بود
صبا صلای من و ما، خطاب با دشمن
هماره عطر پیامش وزد به دشت و به باغ
به خاک میهنش ایران، چو بوی مشک ختن
مراسم خاکسپاری شهیدان قهرمان کهکشان اشرف در شهر اشرف
تبریک وطن چه دخترانی داری
در بحر عجب دل افکنانی داری
در رزم پر از حماسه عصر نوین
از شیرزنان تهمتنانی داری
خاطرات زندگي مجاهد خلق صبا هفت برادران از
زبان پدر و خواهرش
او در حمله جنايتكاران مالكي و خامنه اي در 19 فروردين
امسال به مجروح شد وبر اثر ممانعت مزدوران تحت امر مالكي از رسيدگي هاي پزشكي به شهادت
رسيد
صبا صدای دلانگیز مهر فردا بود
جاودانه فروغ اشرف، مجاهد شهید مهدیه مددزاده
«من یک مجاهد اشرفنشان هستم و افتخار میکنم، با تمام اشرفیان همصدا
میشوم و پرچم هیهات را بلند میکنم
صحنههای آخرین وداع یاران - اکبر مددزاده
و مهدیه مددزاده
«میخواهم که با تمام قوا از ارزشهای سازمان دفاع
کنم و در این کارزار بزرگ در کنار سایر اشرفیها در تمام صحنهها و رویاروییها هیهات
مناالذله خودم را بگویم و تا آخرین قطره خونم در رکاب خواهرمریم بمانم» - از نامه مجاهد
شهید نسترن عظیمی به مریم رجوی
«آنجا که آرزو، در چارچو به تنگ خواستههای فردی یک دل، برای
قاب یک وجود، یعنی «خود» محصور نمیماند، باید یقین کرد که جهان انسانیت به پیش میرود».
با این آرزو آشنا شویم:
«خیلی
دوست داشتم شما و تمام مجاهدین را از نزدیک پیدا کنم و همراه آنها تا آخرین قطره خون
و تا آخرین نفس بر علیه این آخوندهای دون صفت که به قول مادر رضاییها ”نام هر حیوانی
را روی آنها بگذاریم به آن حیوان ظلم کردهایم“، بجنگم». - از نامه مجاهد شهید فاطمه
مسیح به رهبر مقاومت
مهربان، مصمم، خاکی و بیآلایش
”با
بیشترین آگاهی و در سلامت جسم و جان انتخاب کردم که یک اشرفی باشم و چون مجاهدان عاشورا
با ایمان به حقیقت راه مقاومت شهادت را پذیرا شوم. ذلت را هرگز نمیپذیرم. پس باید
از همه چیز گذشت تا بتوان برای ریشهکن کردن این ظالمترین رژیم بنیادگرا مبارزه کرد“.
پرستویی که با بهار آمد
و با بهار رفت
«همیشه بهخاطر بودن در زیر چتر رهبری مسعود و مریم سپاسگزار خدای یکتا هستم
اگرچه میدانم اگر حتی سلول سلول وجودم زبان بگشایند قادر نیستم پاسخگوی حتی یک دقیقه
هدایت و داشتن چنین رهبری را جبران کنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر