نوحه زیبا از نیما
فدای تو وفای تو چراغ راه مجاهد خوشاکه شد دیار تو قرارگاه مجاهد
پرچم توبه کف من راه و عشقت شرف من توئي آن صاحب آرمانم حسین جان
بنویس اسم مرا در صف رزم اور لشکر که من آماده میدانم
زنده ام از دم خاکت که پناهنده خاکت شده ام در دل طوفانها حسین جان
در دل دشت بلا خیز به شب توطئه انگیز نشوم من ز تو روی گردان حسین
جان
فکنم هرچه حصار است قفس و چوبه دار است که به تابد سحر ایران حسین
جان
منتخب کوتاه مراسم عاشورا- لیبرتی آبان 94
برخیز و بگو با نام خدا ظلم و جنایت کافی است
پیغام حسین این بود که هرکس که به ظلم تن
در دهد از من نیست
با لشگر گرد و فدائيش بشنو ای یزید مرگت در
رسید
آه ای یزید سر زده ز جامه فقیه
خوب در دلت ز کربلا هراس است
باش کین زمان زمانه تقاس است
بشنو ای یزید مرگت در رسید
ای
خلیفه ستمکار حق ستیز
بر تو بسته ایم زهر سو ره گریز
ما تو را به خاک ذلت کشیدیم
کرچه کو به کو پر از کشته گشته است
آب از سر حسینیان گذشته است
ما کمر به سرنگونی تو بسته ایم
در جوار کربلا کمین نشستیم
ای که در جهان طنیده تار ننگ تو
لشگری حسینی آمده به جنگ تو
پاک می شود زمین ز دین فروشان
می تراود عشق همچو چشمه جوشان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر