‏نمایش پست‌ها با برچسب کهکشان. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب کهکشان. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۵ شهریور ۹, سه‌شنبه

پنجمین سالگرد اسطوره اشرف-یادواره زنان قهرمان مجاهد پیشتازان تاریخ ساز حماسه کهکشان اشرف


«… بگذارید از یکی از این ستارگان برایتان بگویم. خواهرم زهره قائمی، که نبرد تاریخی اشرف را فرماندهی کرد. زهره با 35سال سابقه مبارزاتی، از 5سال حبس در زندانهای خمینی، آثار شکنجه و شلاق بر تن داشت، در حمله 6 و 7مرداد 88 وقتی داشت دفاع اشرفیها را هدایت می‌کرد، از ناحیه پا هدف گلوله قرار گرفت و جراحت سنگین برداشت. در صحنه قتل‌عام اشرف، در 10شهریور، زهره و گیتی به راستی شجاعت و ایستادگی زن ایرانی در برابر رژیم ولایت فقیه را نمایندگی می‌کردند.
زهره پیشاپیش صفوف خواهران و برادرانش قد برافراشته بود و دژخیمان که نخستین هدفشان او و سایر خواهرانش بودند، با شلیک گلوله از نزدیک، صورتش را متلاشی کردند.
راستی در آن ایستادگی کوهوار و در آن چهره و نگاه پرصلابت، جلادها چه چیزی دیدند که نمی‌توانستند تحمل کنند؟ آنها حقارت و عجز و شکست خود را دیدند و این چنین زهره، سپر خونین 42 اشرفی دیگر شد که در آن قتل‌عام زنده ماندند.
در نبرد بزرگ اشرف، همچنین ژیلا طلوع می‌درخشد. او که در لحظه شهادت، چنان که عکسها و فیلمها نشان می‌دهد خود را سپر زهره در برابر گلوله کرده و او را در آغوش گرفته است. آری، این است خواهری و عشق و همبستگی حقیقی که یک هویت جدید تاریخی را بشارت می‌دهد.
سرگذشت هر یک از آنها به تنهایی گویای نبرد سهمگینی است که این نسل برای رهایی جامعه ایران با آن درگیر بوده است و تاریخچه جمع آنها مبشر پیروزی زن ایرانی در نبرد آزادی و برابری است و بی‌دلیل نیست که این چنین خشم جبهه ولایت فقیه را برمیانگیزد و با انواع اتهامات و لجن پراکنیها تلاش می‌کنند، تأثیرات عمیق آنها را در بین زنان ایران و
جهان، خنثی کنند. اما هیهات نه کشتار و نه تهمت نمی‌تواند مانع درخشش و پیشروی این نسل گردد


به یاد قهرمان شهید مجاهد زهره قائمی
ای شکست ناپذیر سردار، سزاوار این بودی که خون سرخت
نام استوره را بر خاک گرم اشرف بنویسد
ای فرمانده نامدار، سزاوار آن بودی تا عزمت استواری قامت چون کوه سازمانت را هر چه سختتر کند

برای دیدن این برنامه به لینکهای ضمیمه مراجعه کنید

تصویری

صوتی



ما سوگند خورده‌ایم که این رژیم را با جنگ صد برابر سرنگون کنیم و این را قطعاً محقق خواهیم کرد


یادی از فرمانده قهرمان مجاهد شهید گیتی گیوه چینیان‌زاده

متعهد می‌شوم که تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس در مسیر علی (ع) که پرچمدار آن خواهر مریم و برادر هستند، بجنگم و همواره یک مجاهد بدهکار و شکرگزار و تمام‌عیار در تمام صحنه‌های نبرد این دوران باشم و از هیچ چیزی فروگذار نکنم».



«این خیلی وضعیت خوبیه. برای یک میهن و برای یک ملت. امید داشتن، دلگرم بودن. چشم انداز روشن داشتن



«لحظه ای چند بر این اوج کبود، نقطه ای بود و سپس هیچ نبود.
«به رژیم و اعوان و انصارش که تمام قوا علیه ما صف بسته اند، می گوئیم اگر امروز اشرف از چهار طرف در محاصره است، شما در همه جهات در بن بست مطلق هستید و از هر طرف که بچرخید، راهی به پس و پیش ندارید. … در 
این نبرد همه جانبه به وظایف خود قیام می کنم»..


گر من در نبرد سرنگونی رژیم دجال خمینی سعادت شهادت نصیبم شد رستگارم. چون در پیشگاه خدا روسفیدم زیرا توحید و یگانگی را از مسعود و مریم آموختم و در راه خدا و خلق، جانانه بر سر پیمانم ایستادم و خونم را فدیه رهایی خلقم کردم.ـ




در این مرحله با ایمان به مرحله سین و تغییر دوران بار دیگر… پیوندم را هرچه مستحکمتر و پولادین تر می کنم که بار مسئولیت پذیری ام را در این دوران صد چندان بیشتر می کند. … بار دیگر از خدا می خواهم که: من را رهروی شایسته در این مسیر گردان! و مجاهد بدهکار باشم و شهادت را که هم چون شهدی شیرین در این مسیر است 
نصیبم گردان. مجاهد بدهکار می مانم. مجاهد بدهکار می میرم».

کلیپ دو سروده زیبا به كبوتران خونين بال و آن سينه سرخان مبارز و مهاجر

گیرم از ساقه بریدند بسی شاخه گل

ریشه ها هست که صد شاخ دگر رویانند

اشرف، اسطوره فناناپذیر

یادواره گلهای سرخ قهرمانان مجاهد خلق حماسه ساز اسطوره اشرف در پنجمین سالگرد فداشدنشان در راه آزادی ایران

یادواره گلهای سرخ کهکشان اشرف

یادواره ای برای جوانانی که الگوئي ماندگار برای نسل انسانیتی که با شرف و آزادگی زیستن را بر میگیزند برای همیشه تاریخ و تا به ابد 
به یاد آنها که حتی میهنی را  که بخاطر آزادیش فدا شدند را ندیده بودند

به جوانان وطن نام تو را خواهم گفت
به یقین آتشی از عشق تو را می گیرند
همچو تو با دل دریایی و با عشق بزرگ
چون که تازند به کفتار زمان چون شیرند



ایران نقشه مسیر جاودانگی
52 مجاهد اشرفی که در جریان قتل عام در شهر اشرف به شهاد رسیدند انتخاب های خود را قبل از این شهادت قهرمانان نوشته اند و گفته اند به این اراده و ایمان آنان درود می فرستیم و قهرمانی و ایستادگی آنان را میتوانید در نوشته ها وصحبتهای آنها ببینید
آنان که مرگ و میلاد را در هم آمیختند و جاودانه شدند
برای دیدن یا شنیدن این برنامه به لینکهای ضمیمه مراجعه کنید

تصویری

صوتی


لینک کلیپ 10شهریوز1395-  نقشه مسیر جاودانگی

«... در برابر قتل‌عام و جنایت علیه بشریت در اشرف، برعکس خواسته دشمن، اشرف تکثیر شد و اعتبار و محبوبیت اشرف و اشرفیها و کل مقاومت ایران، فزونی یافت.


شقاوت دشمن در آن جنایت بزرگ و پاکبازی قهرمانان به خون خفته‌اش، از زهره و گیتی تا 50مجاهد رکاب آنها، ایران و منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار داد. به‌خصوص مردم ایران بار دیگر دیدند و دریافتند که چه کسانی بر سر پیمان آزادی ایستاده‌اند و خامنه‌ای و پسمانده‌های خمینی تهدید رژیم منحوسشان را در کجا می‌بینند. ایرانیان و جهانیان دیدند که قلب تپنده پایداری در برابر استبداد دینی و پادزهر بنیادگرایی در کجاست؟».


مجاهد قهرمان رحمان منانی


مجاهد قهرمان یاسر حاجیان

هيجده سالم است. و به مدت پنج ماه است كه به ارتش آزاديبخش ملي پيوستم. تحصيلات متوسطه را در يكي از كشورهاي اروپايي گذراندم و سالهاي آخر دبيرستان بودم. مي خواستم بعداز گرفتن ديپلم به دانشگاه برم و يك رشتة علمي را شروع كنم.مي دانستم كه خيلي ظلم در ايران وجود دارد. آخوندهاي ضدبشر در ايران ملت را سركوب ميكنند. حقوق ملت را پايمال ميكنند. و بخاطر همين گفتم بعنوان يك ايراني به ارتش بپيوندم و در سرنگوني رژيم خميني كمك بكنم و آزادي را به ايران باز گردانم

« من خودم اصلا ايران را نديدم ولي اينجا مي جنگم كه ايران آزاد فردا را بتوانم ببينم. ايران آباد و آزاد فردا 


بالاترين آرزو و سرخ ترين مرزسرخم عضويت در سازمان پر افتخار مجاهدين خلق ايران است و مي خواهم همواره لايق نام مجاهد شايسته اشرفي كه جهاني در برابرش سر 
تعظيم فرود آورده است باشم.»
لینک زندگی نامه از سایت مجاهد

مجاهد قهرمان امیر نظری

ياد نوگلي ازكهكشان اشرف سعيد اخوان


در آخرين خون نوشته سعيد كمترازيك ماه قبل از شهادتش 8 مرداد 92 سعيدنوشت

« رژيم تمام تلاشش را ميكند كه خللي در عزم و ارادة ما وارد كند. از حمله و هجوم تا جابجايي وموشك باران. ولي كور خوانده است چون براي ما مجاهدين اشرفي، اين ها همه اش آزمايش است. و ما در اين راه سه مرز سرخ داريم. ضعف، سستي، و ذلت. و اين توطئه ها نه تنها خللي در اراده هايمان وارد نمي كند بلكه عزممان را راسختر و محكمتر مي كند.تا با درس درخشان، برگ زريني از ايستادي و تسليم ناپذيري در سينة تاريخ به ثبت برسانيم. … به فرمودة مولايم علي عليه السلام، تأكيد ميكنم: اگر از كثرت لشكريان دشمن، تمام زمين سياه شود باكي نداشته و 


نمي هراسم چون به راه يافتگي و رستگاري خويش و به گمراهي آنان يقين دارم


مجاهد قهرمان حسن جباری

مرا غایب مبین از صحنه رزم
منم توفنده روح و عزم من جزم
درون رگ رگ هر راهی راه
من آن خشمم من آن ایمان من آن عزم


مجاهد قهرمان ناصر حبشی
آخوندها بدونند ما یک ذره از این حرف که سرنگونیه هدفمون همون سرنگونیه، یک لحظه کوتاه نمی آییم و تا دینش می ایستیم تا دینش زیر سایه رهبری مون. زیر سایه خواهر مریم هستیم و ایستادگی می کنیم تو هر شق، و مطمئن باشه رژیم خمینی، حامیانش مطمئن باشند، مخصوصاً رژیم خمینی، مخصوصاً خامنه ای بدونه که ما 
مجاهدین از این راه و از این هدفمون کوتاه نمی آییم»..


مجاهدقهرمان اميرحسين افضل نيا

«با ايمان راسخ و بدون شكاف به اين حقيقت كه آنچه در ليبرتي و اشرف ميگذرد عين كارزار سرنگوني است و با ايمان راسخ و بدون شكاف به تغيير دوران در جميع جهات و ايقان به اين كه اشرف و ليبرتي به مثابه «شبه اوين، فتح مبين» آزمايش اين دوران من مجاهد خلق است، پاي در مسيري ميگذاريم كه با چشم انداز هر چه روشنتر تحقق سرنگوني و با اتكا به اصل كس نخارد و فداكاري عنصر پيشتاز مجاهد خلق، نويد پيروزي براي خلق اسير و محروم به ارمغان ميآورد».

۱۳۹۴ شهریور ۲۷, جمعه

ایران-ستاره اي از خطه سبزوار يادي از مجاهد شهيد فريبرز شيخ الاسلامي


مجاهد شهيد فريبرز شيخ الاسلامي

نزديك حس مرگ قدم مي زنيم ما
در روي ميز زندگي نظمي كه ننگ چيده به هم مي زنيم ما
با مشت و با لگد خشم و با خروش زير بساط ظلم و ستم مي زنيم ما

قبل از پيوستن به ارتش آزاديبخش كه ارتباطي با سازمان نداشتم كارم تنها از طريق راديو و مصاحبه هاي برادر مسعود بود. مثلا شعارنوشتن يا حتي حمع آوري كمك مالي حتي يك ريال
او در خانواده اي متوسط به دنيا آمد. دانش آموز سال اول راهنمايي بود كه در تظاهراتها و راهپيماييهاي قيام 57 شركت ميكرد. در اوايل سال 67 هنگامي كه در سبزوار دانشجوي پرستاري بود به تبليغ آرمانهاي مجاهدين پرداخت.
در عمليات فروغ، من اميد داشتم كه ارتش آزاديبخش به تهران برسد. از روز شروع عمليات مستمراً جريان را دنبال مي كردم. و كار رژيم را تمام شده مي دانستم. هرچند بظاهر در اين عمليات موفقيت نظامي حاصل نشد، اما بازتابهاي اجتماعي و سياسي آن، انگيزة پيوستن من را به ارتش آزاديبخش زيادتر نمود
فريبرز بعد از نبردهاي فروغ جاويدان براي پيوستن به ارتش آزادي به منطقة مرزي رفت اما موفق به عبور از مرز نشد؛ با اين حال از تلاشهاي خود دست نكشيد تا در اوايل فروردين 68 اين تلاشها به ثمر رسيد و او به آرزوي خود رسيد و درصفوف رزمندگان ارتش آزادي قرار گرفت فريبرز كه تا بن استخوان به حقانيت راه و آرماني كه انتخاب كرده بود، ايمان داشت، همان موقع خطاب به خانواده اش چنين نوشت
…پدر و مادر عزيزم ميدانم كه دوري از شما چقدر سخت است. به خصوص براي شما دوري از فرزند. اما جنايتها و خيانتهاي رژيم خميني و دنبالچه هاي آن و ظلم و ستمي كه به مردم و خلق ايران روا داشتند، هيچ راهي جز نبرد رو در رو و مبارزه مسلحانه انقلابي را باقي نمي گذارد اگر من و هزاران مجاهد ديگر لباس رزم به تن نميكرديم، ديگر از شرف و اعتبار و حيثيت اين خلق در زنجير چه چيزي باقي ميماند
در سالهاي بعد فريبرز را در نبردهاي دفاعي مرواريد مي بينيم كه دلاورانه ميجنگد. نبردهايي كه طرح و تهاجم سنگين و بزرگ رژيم آخوندي براي نابودي ارتش آزاديبخش، به يمن جنگندگي و شهامت فريبرز و فريبرزها مقتدرانه در هم شكست و نيروهاي سپاه و بسيج رژيم را خوار و شكست خورده وادار از فرار به لانه هايشان كرد
آنچه كه فريبرز را به رغم سابقة كمش در آن سالها اين چنين مصمم و جنگنده ساخته بود، عبور وي از انقلاب ايدئولوژيك دروني مجاهدين بود، وي با درك عميقي از اين انقلاب به مجاهدي تبديل شد كه هيچ چيز براي خودش نميخواست و همه چيز را براي مردم اسير و محروم ميهنش ميخواست
او خود دربارة اين عشق خود در مرداد 91 نوشت
ما انسانهاي خوشبخت و خوش شانسي هستيم ، هر فرد مي تواند در زندگي خودش در ساحل امن و آرامش سكني گزيند و از درد و رنج ديگران بي خبر بماند و كاري به كار ديگران نداشته باشد . به اينكه چه كساني در كشورش حكومت ميكنند وقعي ننهد. اين هم يك شيوه زندگي كردن است كه نهايتا بامرگ به پايان مي رسد و بعد از آن هيچ اثر و ردي از آن باقي نمي ماند اما يك زندگي ديگر خود را وقف آرمان و هدف مشخص كردن است جهت اعتلا و بهروزي ديگران وارد نبرد شدن و تمام هم و غم و تلاش و سعي خود را در پياده كردن رسالت نوع انسان ، ايستادگي در برابر ظلم و ستم و تلاش براي ايجاد جامعة عاري از ظلم و فساد و تباهي و مملو از آزادي، برابري،
عدالت و همزيستي و صلح و برادري
مجاهد شهيد فريبرز شيخ الاسلامي

مجاهد قهرمان فريبرز شيخ الاسلامي در سالهاي بعد، در نبردهاي نامنظم ارتش آزادي نيز شركت داشت. تمامي سالهاي دهة پايداري اشرف نيز سالهاي رزم و تلاش فريبرز بود. تا آن كه در اوج اين زندگي پر افتخار، او مأمور نگاهباني از اموال اشرف شد. خودش دراين باره نوشت
من مجاهد خلق فريبرز شيخ الاسلامي با استقبال از هر گونه سختي و ناملايمات و توطئه دشمن ضد بشري براي انجام ماموريتي كه بر عهده ام گذاشته شده است از هيچ تلاش و كوششي دريغ نخواهم كرد و اين ماموريت را در راستاي سرنگوني رژيم ولايت فقيه مي دانم و در اين مسير از بذل جان كوتاهي نخواهم كرد. هيهات مناالذله28 آبان 1391
سرانجام مجاهد قهرمان فريبرز شيخ الاسلامي بعد از سالها رزم و سخت كوشي در راه محقق كردن آزادي مردم ايران به دست آدم كشان دولت دست نشاندة ولايت فقيه در عراق، به شهادت رسيد. سلام بر او كه بر پيمانش براي نبرد آزادي مردم ايران وفادار ماند
خون فريبرز، به هر ايراني، پيام برخاستن مي دهد